مفهوم الحريه بين النقد والدراسه قرا ه تحليليه مقارنه في كتابات مطاع صفدي وسارتر انموذجا

اگزيستانسياليسم يا وجود‌گرايي در اصطلاح جرياني فلسفي و ادبي است كه پايه‏ آن بر آزادي فردي، مسووليت و نيز نسبيت‌گرايي است. در اين فلسفه كه فرد، سنگ بناي هر تغيير و تحوّل مثبت است، بر سرنوشت فرد و آزادي او تاكيد شده است. رواج اين فلسفه از طريق ادبيات، تفكرات اگزيستانسياليستي را در كانون توجه نويسندگان سوري قرار داد و موجب شد تا آنان در ادبيات خود مسايلي مانند: آزادي تصميم گيري، انتخاب، مسووليت و تعهّد را مطرح كنند. "مطاع صفدي" بيش از ديگر نويسندگان به اين فلسفه گرايش يافت و از "سارتر" و انديشه‌هاي وجودي او، به ويژه مواضع انقلابي اش در قبال آزادي فردي، تاثير پذيرفت. بر همين اساس، "صفدي" انسان را مسوول سرنوشت خويش و تنها سازنده ارزش هاي خود معرفي مي كند كه مي-بايست تنها با تكيه بر ذات خود آزادي اش را محقق سازد. او در اين راستا، رابطه با ديگران را به طور كامل نفي نمي‌كند بلكه آن را در چارچوب خاصي مي‌پذيرد. به عقيده او، تعهد جمعي، فرديت انسان را از بين نمي‌برد بلكه تنها ويژگي هاي منفي و تناقض هاي وجودي او را مي‌پوشاند. در اين مقاله سعي شده است تا با روش تحليلي- تطبيقي به بررسي مفهوم آزادي از نظر "صفدي" بپردازيم و نشان دهيم كه اين نويسنده سوري، در بيان مفهوم آزادي در نوشته‌هايش، تا چه اندازه تحت تاثير انديشه‌هاي "سارتر" بوده است و اين تاثيرپذيري در آثار او چگونه نمود يافته است؟

Existentialism is a so-called philosophic and literal movement based on personal freedom, responsibility as well as relativism. In this philosophy in which individual is a building block of any positive changes, his fate and freedom are emphasized. Prevalence of this philosophy through literature, led Syrian writers to focus on existentialist thoughts and express such issues as freedom in decision making, choice, responsibility and commitment in literature. Mata Safadi was inclined to this philosophy more than other writers and was affected by Sartre and his existential thoughts especially his revolutionary positions about personal freedom. Thus, Safadi considers human as responsible for his fate and the only constructor of his values who should realize his freedom by relying on his nature. Along this he doesn’t deny relationship with others completely but admit it in a particular framework. He believes that collective commitment doesn’t remove human individuality but only cover his negative traits and existential contradictions. In the present paper it was tried to study the concept of freedom in Safadi’s viewpoint by comparative-analytical method and indicate that to what extent this Syrian writer is affected by Sartre thoughts in his writings in expressing freedom concept and how this effectiveness is manifested in his works.