The Effect of Cognitive Factors of Rhetorically Different Listening Tasks on L2 Listening Quality of Iranian Advanced EFL Learners

اين مطالعه به بررسي تاثير استفاده از دو نوع مواد اموزشي واقعي با موضوع اشنا ولي متفاوت از لحاظ ساختار بلاغي بر كيفيت شنيداري زبان آموزان سطح بالاي ايراني مي پردازد. اين مواد از لحاظ استدلال و منطق بياني متفاوت هستند. براساس عملكرد زبان آموزان بر امتحان تعيين سطح فاولر و كو (1976) تعداد 60 نفر انتخاب شدند. پس از آن يك تست محقق – ساخت كه دو نوع ساختار بلاغي توضيحي و مباحثه اي براي دو گروه اجرا شد. نتيجه نشان داد كه شناخت موضوع به تنهايي تاثير مهمي بر عملكرد زبان آموزان نداشته است هرچند عملكرد انها بر تست هاي توضيحي نسبت به مباحثه اي بهتر بود. به نظر مي رسد كه دانش كلي و مبهم به تنهايي كافي نيست و عملكرد ضعيف انها بيشتر مربوط به سختي ساختارهاي بلاغي از لحاظ شناختي و زباني بود. برداشت اصلي از ين موضوع مي تواند اين باشد كه زبان-آموزان سطح بالاي ايراني نياز به شناختن اين نوع ساختارها هم از لحاظ موضوعي و هم از لحاظ ساختار زباني، اجتماعي و فرهنگي دارند. بعلاوه موضوع تعيين سطح زباني مثلا به عنوان سطح بالا مي بايست براي تك تك مهارت هاي زباني در مقايسه با سطح كلي به گونه اي ديگر تعريف شود.

This study examined the effect of two different authentic topic-familiar rhetorical L2 listening tasks (expository and argumentative) differing in reasoning demand on the listening comprehension scores of a number of Iranian EFL advanced learners. Sixty homogeneous advanced learners were recruited based on their performance on an English Language Proficiency test (Fowler & Coe, 1976). Then they took a researcher-made test of the two rhetorical listening tasks. The results showed statistically insignificant effect of topic-familiar rhetorical listening tasks on the participants’ listening scores. However, learners’ performance on familiar expository tasks was statistically, though not meaningfully, better than their counterparts’ performance on the argumentative tasks. It was also shown that general, vague topic familiarity cannot exclusively help affect listening quality, but it seems different rhetorical listening tasks would expose more cognitive and linguistic complexity demands on the participants’ performance. The main implication would be that Iranian advanced language learners need more precise instruction on different rhetorical tasks in conjunction with elaborated social and cultural background knowledge of topics. In addition, participants’ general proficiency level should be cautiously construed as their proficiency in listening skill, too.