پارامترهاي كليدي در ساخت و مديريت برند در روستاهاي ژئوتوريسمي استان اصفهان (مطالعۀ موردي: روستاهاي مصر و گرمه)

هدف: توسعۀ گردشگري در نواحي روستايي، توجه به ساخت و مديريت برند و پتانسيل‌هاي اين مقاصد، مي‌تواند در جذب هرچه بيشتر گردشگر، ارائۀ خدمات تخصصي و مطلوب‌تر و افزايش اعتماد مشتري تاثيرگذار باشد. پژوهش حاضر سه هدف را دنبال مي‌كند: 1) شناسايي پارامترهاي مهم در ساخت و مديريت يك برند گردشگري روستايي در مقاصد ژئوتوريسمي ايران، 2) شناسايي چالش‌ها و مشكلات عدم موفقيت يك برند گردشگري روستايي و 3) پيشنهاد يك برند ژئوتوريسمي روستايي براي روستاهاي مقصد بيابان‌گردي و ژئوتوريسمي در استان اصفهان. روش: در اين پژوهش محققان با استفاده از روش دلفي به شناسايي مولفه‌هاي كليدي پرداخته‌اند. جامعۀ آماري اين پژوهش را پانزده نفر از نخبگان و كارشناسان اين حوزه تشكيل داده‌اند. جمع‌آوري نمونه به روش گلوله‌برفي و توسط سه پرسش‌نامه (يك فرم مصاحبه و دو پرسش‌نامۀ بسته) انجام گرفته است. داده‌هاي فرم مصاحبه به روش كيفي (روش كدگذاري) و داده‌هاي پرسش‌نامه‌هاي بسته با روش كمّي و با استفاده از نرم‌افزار20 spss مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفته‌اند. يافته‌ها: نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهدكه نه پارامتر در ساخت و ده پارامتر در مديريت يك برند گردشگري روستايي در مقصد ژئوتوريسمي نقش دارند. همچنين، بازاريابي نامناسب، عدم مديريت صحيح، عدم حمايت جامعۀ محلي و بخش دولتي، عدم آموزش درست مردم محلي، عدم استفاده از نمادهاي ويژۀ آن منطقه، عدم توجه به عوامل فرهنگي، متناسب‌نبودن برند با گونۀ گردشگري منطقه، عدم اجراي برند و برنامه‌هاي آن به صورت صحيح، عدم وجود خلاقيت در ساخت برند، عدم توجه به جامعۀ ميزبان، عدم شناسايي درست منابع موجود، عدم شناسايي فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري، پيچيدگي برندسازي، نبود نگاه اقتصادي و فوايدي كه يك برند گردشگري مي‌تواند براي منطقه داشته باشد، ايجاد تجربه‌اي متفاوت براي گردشگران، عدم استفاده از كارشناسان و متخصصان گردشگري، عدم استانداردسازي خدمات و زيرساخت‌ها، عدم رقابت‌پذيربودن، عدم به‌كارگيري و سرمايه‌گذاري بخش خصوصي در توسعۀ گردشگري، نامحسوس‌بودن محصولات گردشگري و عدم تمركز در بخش‌هاي مختلف از جمله چالش‌هاي پيش روي برند مي‌باشد. در واقع، به طور كلي مي‌توان گفت ژئوتوريسم مي‌تواند ابزاري براي برندسازي روستاهاي مصر و گرمه باشد.