Author/Authors :
شريفي, نوريه دانشگاه علوم پزشكي مشهد - بيمارستان قائم (عج) - گروه آسيب شناسي, مشهد, ايران , غفارزادگان, كامران دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده پزشكي - گروه آسيب شناسي, مشهد, ايران , فرهمند, محمدجواد دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده پزشكي - گروه آسيب شناسي, مشهد, ايران , طلايي خوئي, مجتبي دانشگاه علوم پزشكي مشهد - دانشكده پزشكي - مركز آموزشي درماني قائم, مشهد, ايران
Abstract :
سابقه و هدف
سرطان پستان شايعترين تومور بدخيم و در راس علل مرگ و مير ناشي از سرطان در زنان ميباشد. آپوپتوزيس نقشي اساسي در چرخه سلولي سلولهاي طبيعي و تومورال ايفا مي كند. آپوپتوزيس توسط گروهي از پروتئين ها شامل Bax و bcl-2 كنترل مي شود. در اين مطالعه بروز پروتئين هاي Bax و bcl-2 در 46 بيمار مبتلا به سرطان مجرايي مهاجم پستان و ارتباط با بروز ki-67 و گيرنده هاي استروژن و پروژسترون مي پردازيم.
مواد و روش ها
برشهاي بافتي ثابت شده در فرمالين 46 بيمار مبتلا به سرطان مجرايي پستان توسط روش ايمونوهيستوشيمي مورد بررسي قرارگرفت. سپس تجزيه و تحليل هاي آماري براي بررسي ارتباط معيار هاي باليني و آسيب شناختي با بروز Bax، bcl-2، ki-67، ER و PR مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها
چهل و شش بيمار مبتلا به سرطان مجرايي پستان با ميانگين سني چهل و پنج سال مورد مطالعه قرار گرفتند.با توجه به سيستم بلوم-ريچاردسون 8.7% درجه 1، 80% درجه 2 و11% درجه 3 بودند. 87% بيماران به بيش از چهار گره لنفاوي متاستاز داشتند.با توجه به نتايج ايمونوهيستوشيمي، 43% bcl-2 مثبت و41% ER مثبت و39% PR مثبت و95% Bax مثبت داشتند. ميانگين اندكس ki-67 40% بود. ارتباط معني داري بين بروز Bax، ER، PR و نيز سايز تومور موجود بود.هيچ ارتباطي بين Bax با ER و PR وجود نداشت. ارتباط معني داري از نظر آماري بين اندكس ki-67 با ER و PR و درجه و متاستاز به گره لنفاوي وجود داشت. همچنين ارتباط معني دار آماري بين ER و PR و اندازه تومور و درجه و متاستاز به گره هاي لنفي وجود داشت.
نتيجه گيري
bcl-2 بعنوان فاكتور مهار كننده آپوپتوز در مكانيسم بروز سرطان پستان نقش ايفا ميكند وميتواند واسطه اي در عملكرد ER و PR باشد ويا اينكه نقشي مستقل را ايفا نمايد. Ki-67 بعنوان ماركر تكثير سلولي هيچ ارتباطي با فاكتورهاي آپوپتوز ندارد اما در ارتباط با ER و PR وگريد و وضعيت گره هاي لنفي مي تواند در پيش آگهي بيماران اثر داشته باشد. بخاطر درصد بالاي مثبت شدن Bax بنظر ما ايمونوهيستوشيمي راه مناسبي براي ارزيابي Bax نيست و بهتر است از روش هاي مولكولي براي ارزيابي آن استفاده شود.