بررسي معيارهاي مورفولوژي و كلينيكي در پيش آگهي بيماران با تومورهاي اپيتليالي بينابيني سروز تخمدان

سابقه و هدف تومورهاي بينابيني يا با تمايل بدخيمي پايين تخمدان، رفتار باليني خوبي دارند. شايعترين نوع اين تومورها، انواع سروزال هستند. هدف از اين مطالعه بررسي اثر عوامل موثر بر زمان بقاي كلي و زمان بقاي بدون بيماري در مبتلايان به تومورهاي بينابيني سروزال است. مواد و روش ها 15 بيمار مبتلا به تومورهاي بينابيني سروزال، (SBTs) Serous borderline tumors وارد يك مطالعه بقاء (survival) شدند و از نظر تاثير الگوهاي ميكروسكوپي نكروز، التهاب داخل اپي تليال، الگوي ميكروپاپيلري غربالي شكل، تهاجم استرومايي اندك، كارسينوم داخل اپي تليال، فعاليت ميتوتيك در ده ميدان ميكروسكوپي قوي، FIGO stage و نوع درمان انجام شده بردوضعيت باليني يعني زمان بقاي كلي و بقاي بدون بيماري مورد بررسي قرار گرفتند. يافته ها ميانگين سني بيماران در زمان تشخيص 35 سال با دامنه (68-16) سال بود از 15 بيمار مبتلا 6 مورد (40%) SBTs تيپيكال، 3 مورد (20%) SBTs با كارسينوم داخل اپي تليال (SBTs-IEC)، 4 مورد (26%) SBTs با الگوي ميكروپاپيلري (SBTs-MP) و 2 مورد (3/13%) SBTs با تهاجم استرومايي اندك (SBTs-Mi) داشتند. تفاوت معني داري از نظر آماري بين گروه هاي مختلف تومور از نظر سن P- value = 0.58 و اندازه P- value =0.68 وجود نداشت. 13 بيمار (87%) stage = 1 داشتند و 2 بيمار (13%) stage >1 داشتند ميزان عود در اين بيماران 7% بود. ميزان بقاي بدون بيماري در اين گروه 93% و ميزان بقاي كلي 100% بود. Stage بالا، نكروز و ميتوز اثر بارزي بر بقاي بدون بيماري داشت با 16. /.= p. از نظر تاثير بر بقاي كلي به علت عدم رخداد مرگ اي ن متغ ي رها در آزمونهاي آماري وارد نمي شوند. نتيجه گيري اثر FIGO stage روي بقاي بيماران در اكثر مطالعات مورد قبول است كه در مطالعه ما نيز چنين است. در حاليكه در مورد اثر ديگر الگوهاي هيستولوژيك اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد، در مطالعه ما نيز اين الگوها فاقد اثر بودند.