مظاهر من الابحاث الدلاليه في التراث العربي و الاسلامي

حاجي زاده ، مهين نويسنده حاجي زاده , مهين

21

101

121

ان الدلاله من الموضوعات التي اهتمّ بها الفكر الانساني منذ القدم و لعلماي العربيه و المعارف الاسلاميه دور كبير في دراسه المعني. و قد قام العرب بدراسه لغتهم لسبب اساسي ديني يتمثل في المحافظه علي لغه القرآن لصحه تلاوته و استخلاص الاحكام و التشريعات منه، و كان للخوف من اختلاف المعني او افساده في تلاوه الآيات بشكل غير صحيح اكبر الاثر في النهوض بهذه الدراسه. لذلك تركّز البحث اللغوي عند العرب منذ بداياته علي تحديد المعني و ما يحتويه القرآن الكريم من معانٍ و مقاصد. و كانت الحوارات العلميه و النقاشات المعرفيه بين العلماي تصبّ كلّها في خانه المعني. لكن التناول الدلالي في التراث الاسلامي و العربي كان ضمن اهتمامات لغويه اخري، امتزج البحث فيه بضروب من المعارف المختلفه دون ان يحمل عنواناً مميزاً له استقلال في موضوعاته ومعاييره الخاصه. و لكن مع الاسف ظن كثير من الباحثين ان علم الدلاله علم نمت اصوله و ترعرعت في ظل الدراسات اللسانيه الحديثه و لم يكن للعرب و العلماي المسلمين معرفه به. و الحقّ انّ البحوث الدلاليه العربيه تضرب بجذورها الي القرون الثالث و الرابع و الخامس الهجريه فما بعد، و هذا التاريخ المبكر انما يعني نضجاً احرزته العربيه و اصّله الدارسون في جوانبها. تهدف هذه الدراسه في مقامها الاول الي ابراز جهود علماي اللغه العربيه والمعارف الاسلاميه في القضايا الدلاليه، و توضيح مدي اهتمامهم بالمعني، و من ثم البرهنه علي اصاله الدلاله عند الباحثين العرب من اللغويين و النحويين و البلاغيين بان الدلاله علم اسلامي - عربي له سماته و مميزاته. في الوقت نفسه تشير الي ان لعلم اللسانيات فضلاً كبيراً في ارساي مناهج البحث في علم الدلاله و وضع اصوله، حيث اصبح علماً قايماً بذاته، بعد ان كان ظلاً يسير في كنف العلوم الاخري. اضافه الي ذلك بينت الدراسه ان كثيراً من معطيات الدرس الدلالي الحديث توصل لها علماي العربيه والمعارف الاسلاميه اثناي دراستهم للغه، مما جعلنا نعتقد ان علم الدلاله علم قديم تناوله اللغويون من قبل، و حديث باعتبار ان اصوله و اسسه و منهج البحث فيه قد حددت في مطلع القرن العشرين. پديده معني از موضوعاتي است كه از دير باز انديشه بشر را به خود مشغول داشته است. نقش علماي مسلمان و عرب در بررسي مسايل مربوط به معنا بسيار حايز اهميت بوده است. در ابتدا انگيزه اصلي آنها، از روي آوردن به مطالعه زبان، بيشتر انگيزه ديني و حفظ كتاب خدا از تحريف و نيز فهم عميق قرآن كريم و استخراج احكام شرعي آن بوده است، بنابراين ترس از اختلاف و فساد معنا در تلاوت آيات بزرگ?تريـن تاثير را در پيدايش و روي آوردن علماي مسلمان به مطالعات معنايي داشته است. به همين دليل كليه بحث?هاي زباني علماي مسلمان از همان ابتدا متمركز بر معاني و مقاصد قرآني بوده است. لازم به ذكر است كه معني شناسي در ميراث عربي و اسلامي در ابتدا به عنوان علمي مستقل با موضوعات و استاندارهاي ويژه نبود بلكه معمولا در خلال مباحث زباني ديگري بررسي مي?شد. از اين رو متاسفانه بسياري از پژوهشگران معتقدند كه معني?شناسي به بركت پژوهش?هاي زبانشناسي نوين شكل گرفته و رشد كرده است و علماي مسلمان هيچ گونه آشنايي با اين علم نداشتند و به طور كلي علم معني شناسي ثمره يي از ثمرات مطالعات زبانشناسي نوين است. اما در واقع پژوهش هاي معنايي عربي از قرن هاي سوم، چهارم، و پنجم هجري آغازشده، و به قرن هاي بعدي امتداد يافته است و اين تاريخ زود هنگام به معناي پختگي مطالعات معنايي علماي مسلمان و عرب است. مقاله حاضر در صدد است تا نخست به تبيين تلاش هاي علماي مسلمان و عرب در مطالعات مربوط به معنا پرداخته و ميزان اهتمام آنها را به معني نشان دهد. سپس براي اثبات اصالت معنا نزد پژوهشگران عرب اعم از لغويها، نحويان و بلاغي ها دلايلي را ارايه داده و بيان كند كه معني شناسي علمي، عربي – اسلامي است كه داراي ويژگي ها و مشخصه هاي خاصي است. در عين حال به اين نكته اذعان دارد كه علم زبان شناسي در نهادينه كردن روش هاي تحقيق در زمينه معني شناسي و تدوين اصول آن نقش برجسته?اي دارد. به?گونه?اي كه مطالعات مربوط به معني، بعد از آن?كه به طور پراكنده در خلال علوم ديگر بررسي مي?شد، به فضيلت علم زبان شناسي به علمي مستقل تبديل شده است. علاوه بر آن پژوهش حاضر با ذكر نمونه?هايي، اثبات مي كند كه علماي عربي و مسلمان در خلال مطالعات زباني خود به بسياري از دستاوردهاي مطالعات معنايي نوين دست يافته?اند و از اين جهت مي توان معني شناسي را علمي قديم دانست كه زبانشناسان عربي و مسلمان قرنها پيش به آن پرداخته اند و از سويي مي?توان آن را علمي جديد به شمار آورد، چرا كه اصول و پايه ها و و روش بررسي آن در آغاز قرن بيستم، مشخص و تعريف شده است.

Astroparticle Physics

660565