Title of article :
شيوه نقد روانشناسي در آثار نقدي دكتر احسان عباس
Author/Authors :
امين مقدسي، ابوالحسن نويسنده , , تكتبار فيروزجايي، حسين نويسنده تكتبار فيروزجائي, حسين
Abstract :
چنان كه ادبيات، موضوع نقد قرار ميگيرد خود نقد را نيز بايد بررسي و ارزيابي كرد و درستي رويكردها و شيوههاي آن را در ميزان عقل و تجربه سنجيد. نقد بدين معنا «نقد نقد» ناميده مي شود و در حيطه نقد ادبي از ارزش قابل توجهي برخوردار است.
شيوه تحليل روانشناسي كه به تفسير روان انسان ميپردازد به زمينههاي مختلفي از جمله ادبيات وارد شده و در نقد ادبي اهميت فراوان يافته است. دكتر احسان عباس ناقد برجسته دنياي عرب آشكارا شيوه نقد روانشناسي را، دركنار ديگر شيوه هاي نقد ادبي مانند شيوه تاريخي، ماركسيستي، فرماليستي و مكاتب مرتبط با آن همچون ساختارگرايي و مابعد ساختارگرايي، در نقد آثار ادبي به كار ميگيرد. وي در نقد روانشناختي خود به بررسي روند آفرينش ادبيات مي پردازد و در خلال بررسي روانشناختي عمل ادبي، روحيات و تحولات رواني نويسنده را نيز بررسي ميكند و از مطالعه واكنشهاي مخاطبان در عمل ادبي هم غافل نميشود ودر اين زمينه از نظريات فرويد، يونگ و مودبودكين تاثير ميپذيرد ولي در تطبيق نظريات علمي آنها بر ادبيات پا از حد فراتر نگذاشته و به تاثيرپذيري صرف متهم نميشود تا جايي كه ميتوان گفت وي به مكتب روانشناختي مشخصي منتسب نيست بلكه با تاثير پذيري سازنده از نظريهپردازان مشهور، براي خود شيوه منحصر به فردي برگزيده است.
Arabic abstract :
ان الادب الذي هو موضوع النقد بدوره بحاجه الي دراسه و تقييم و تمحيص، و واجب ان يقيّم صحه اتجاهاته و اساليبه في ميزان العقل و التجربه؛ و النقد بهذا المعني هو «نقد النقد» وله اهميه خاصه في النقد الادبي. فالادب هو ترجمه العقل و النفس و منهج التحليل النفسي، الذي يفسّر نفس الانسان، قد ورد في مجالات مختلفه منها الادب و هو من المناهج المميّزه في كتابات احسان عباس، الناقد الكبير الذي استخدمه الي جانب المناهج المختلفه في النقد كالمنهج التاريخي و الماركسي والشكلانيّ و مدارسه المتعلّقه به كالبنيويّه و مابعدالبنيويّه.
درس الناقد في هذا المنهج وتيره خلقالعمل الادبي و كيفيّه ابداعه و من خلال دراسه نفسيّه العمل الادبي، يحلّل نفس الكاتب و تطوّراته النفسيّه، في حين لا يغفل من دراسه انفعالات المخاطب في قرايه العمل الادبي و تلقّيه. لقد تاثر الناقد من آراي فرويد و يونج و مودبودكين، بيد انّه لم يتقيّد كثيراً في تطبيق نظرياتهم علي الادب؛ كمالم يكن عبيد مدرسه نفسيّه معيّنه و لذلك لم تلصق به تهمه التّاثر بالنقل و الاقتباس بل مايسترعي الانتباه في مجال نقده انه تاثر تاثّراً بنّاياً من مشاهيرالمنظرين و اختار لنفسه منهجا مميّزاً.
Journal title :
Astroparticle Physics