Title of article :
ظاهره الغاب في الشعر العربي الرومانسي
Author/Authors :
مقدم متقي، امير 1351 نويسنده علوم انساني ,
Abstract :
پس از تاثيرپذيري شعراي عرب از مكتب رومانتيسم، ايشان به توصيف طبيعت و مظاهر آن روي آوردند و بر پايه پيوندي پر احساس با طبيعت و الهام از آن، به ستايش زيبايي ها و مظاهر دلربايش پرداختند و چون مادري مهربان كه در دامنش به جستجوي آرامش برخاسته باشند، با او به نجوا و گفتگو برآمدند. از همين رو،طبيعت و مظاهر آن را همچون ديگر رومانتيك ها، پناهگاهي براي سعادت بشري و مكاني براي آرامش برشمردند كه انسان را بر تمامي مصايب و سختي هايش قادر مي سازد.
از جمله اين عناصر و مظاهر طبيعت كه بسيار بر زبان شعراي رومانتيك، تكرار شده است، عنصر «غاب» يا همان جنگل يا بيشه است؛ عنصري كه ما آن را در اشعار ايشان، گاه وسيله اي در جهت درهم ريختن شالوده ثنويّت و حركت به سوي مطلق نامحدود مي يابيم و گاه آن را نماد و سمبلي براي بازگشت به همان سادگي و بساطت زندگي اوليه؛ پيش از آن كه دستخوش تغيير و تشويه و تعقيد بشر قرار گيرد، مي بينيم. وزماني ديگر، غاب را رمز و نماد مكان مقدسي مشاهده مي كنيم كه در آن، انسان قادر مي گردد بر عشق پاك دست يافته و خويشتن را از هرگونه حجاب كاذب و قيد و بند انساني رهايي بخشد.
بر همين اساس، اين شعرا ، عنصر غاب را معيار كمال انساني برشمرده و از انسان مي خواهند كه بر شاكله آن باشد؛ تا از قيد و بند هاي ساختگي جامعه و از عادات و رسومي كه مانع آزادي او گشته، رهايي يافته و در نهايت بر تكامل اخلاقي و احساسات ناب و پاك انساني دست يابد.
Arabic abstract :
بعدما تاثّرَ الشعرا العرب بالمدرسه الرومانسيه، راحوا ينتهجون هذا المنهج الرومانسي؛ فاقبلوا علي الطبيعه و تعلّقوا بها و رَكنُوا الي احضانها و استشعروا حنانها و سبّحوا بجمالها و روعتها و ناجوها كامّ حانيه يلتمسون العزا لديها، كما اتّخذوها و مظاهرها –شان الرومانسيين-ملاذاً للسعاده الانسانيه و مغنيً للطمانينه و راحهً من متاعب الحياه.
و من مظاهر هذه الطبيعه و الذي يتكرّرُ كثيراً علي لسانهم و تُردّده اشعارهم، الغاب و هو ما نراه في اشعار بعضهم يُصبح احياناً ذريعهً لتحطيم الثناييّه و الانطلاق الي المطلق اللامحدود و احياناً اخري رمزاً للرجوع الي بساطه الحياه البداييه قبل ان تعبث بها يدُ التركيب و التشويه و التعقيد .و قد يكون رمزاً الي مكانٍ مقدسٍ للتعري من الحجب الكاذبه و التحررّ من كل القيود الانسانيه او موطنٍ للحبّ الطاهر.
و من ثَمّ انهم توصّلوا الي جعلِ الغاب مقياساً للكمال الانساني و طلبوا الي الانسان ان يكون مثلَه اذا اراد الفكاك من القيود المصطنعه للمجتمع الذي تمنع الانطلاقَ فيه العاداتُ و التقاليد و اذا اراد ان يكون انساناً صحيحاً بمشاعره، كاملاً في اخلاقه.
و هكذا نجدُ عندهم من ورا الحديث عن الغاب، نوعاً من السعي الي الخلود عن طريق الفلسفه الروحانيه المعتمده علي البساطه و العيش في الغاب و الاتخاذ بنغمات الكون الازليه.
Journal title :
Astroparticle Physics
