ملامحُ المقاومهِ في شعر قيصر امين بور وعزالدين المناصره

مردم ايران و فلسطين در تاريخِ معاصرِ خود شاهدِ تجاوزهايي مغرضانه، از جانبِ نظامِ بعثِ عراق و رژيمِ صهيونيستي بوده اند. تجاوز به ايران آبستنِ جنگي تحميلي بوده كه هشت سال به طول انجاميد در حالي كه تجاوز به فلسطين، به انتفاضه اي منجر شده كه از آغازِ اشغالگري اسراييل تاكنون ادامه داشته است. اين دو جنگ از واقعيت هاي تلخ و تجاوزهاي انساني فراواني، پرده برداشته اند كه در اين راستا، مقاله‌ي حاضر در صدد است كه به شعرِ مقاومتي كه در ادبياتِ دو كشور در طولِ جنگ شكل گرفته است، با تكيه بر اشعارِ قيصر امين پور و عزالدين المناصره، و به روشِ تحليلي – توصيفي، به بررسي مقايسه گونه اي بينِ شعرِ دو كشور بپردازد. از نتايجِ به دست آمده از اين مقاله نيز سطحِ تعلقِ متون به يكديگر را مشاهده مي نماييم، چرا كه مضامينِ مشتركي كه در شعرِ امين پور و المناصره وجود دارد از احساسِ مشتركِ آن دو در قبالِ تجاوزگري دشمنان و آثار و تبعاتِ آن، همچون قتل و كشتار، نشات مي گيرد. بدين سبب مقاومت و پايداري با تمام ويژگي ها و شاخص ها بر احساس و اشعارِ آن دو اثر نهاده است. سوالي كه در اينجا مطرح مي شود و ما در پي پاسخ به آنيم، اين است كه: مهمترين مضامينِ مشتركي كه ما را بر آن داشته كه به مقايسه ي اين دو شاعر بپردايم چيست؟

Iranian and Palestinian nations, during their contemporary history, have witnessed the hostile aggressions from two regimes of Zionism and Baathism. Aggression upon Iran led to an “imposed war” which lasted almost eight years, whereas aggression upon Palestine led to the beginning of the Israeli occupation that continue even today. These two wars led to plenty of bitter incidents and human catastrophe hence; this article tries to survey the resistant poems in Persian and Palestinian literatures. Relying on the poems of Qaisar Aminpour and Izzidden al-Manasrah as well as taking into account descriptive-analytical method, the paper tries to make a comparison between poetries of the two countries. The acquired results, too, highlight a close proximity between the levels of text. The common topics seen in the poems of Aminpour and al-Manasrah are the outcome of their common belief with regard to aggressions by respective enemies and their impacts such as killings, assassinations etc. The question that is propounded here and attempted to respond is: what is the most important common topic that can be taken into account while comparing these two prominent poets?