Metalinguistic Awareness and Bilingual vs. Monolingual EFL Learners: Evidence from a Diagonal Bilingual Context

پژو هش حاضر به بررسي دانش فرازباني 85 نفر از دانشجويان رشته ي زبان انگليسي در گروه زبان انگليسي دانشگاه اروميه مي پردازد كه طي آن تفاوتهاي احتمالي بين 38 نفر دانشجوي تك زبانه ( فارسي) و 47 نفر دانشجوي دو زبانه ( تركي و فارسي) از بعد دانش فرازباني توسط آزمونهاي ساختارهاي نادرست و ترجمه مورد بررسي قرار گرفته اند. در اين پژوهش فرض بر اين است كه دو زبانه ها به واسطه ي تجربه ي يادگيري يك زبان از قبل در زمينه ي دانش فرازباني پيشرفت چشمگيري مي كنند.تجزيه و تحليل آماري ( t-test) داده ها نشان داد كه بين دو گروه زبان آموز از بعد دانش فرازباني (ساختارهاي نادرست و ترجمه) تفاوت معني داري وجود دارد. به عبارت ديگر دو زبانه ها در اين آزمونها بهتر عمل كردند. بنابر اين يافته هاي اين پژوهش مي توانند حاكي از اين باشند كه در يادگيري زبان تمركز تحليلي دوزبانه ها در مقايسه با تك زبانه ها با سرعت بيشتري پيشرفت مي كند. و اين امر به نوبه ي خود زبان آموز را در يادگيري زبانهاي ديگر كمك مي كند. نتايج اين تحقيق در ارتباط با يادگيري و آموزش زبان دوم مورد بحث و بررسي قرار گرفته اند.

This paper reports a study of 85 Iranian EFL learners in the English Language Department of Urmia University. It explores the possible differences between performance of 38 Persian monolingual and 47 Turkish-Persian bilingual EFL learners on metalinguistic tasks of ungrammatical structures and translation. The underlying hypothesis is that bilinguals in diagonal bilingual contexts experience a significant development in terms of their metalinguistic awareness. Results of some t-test analyses indicated consistent differences between the two groups in favour of bilinguals. The findings, thus, strengthen the proposal that bilinguals may develop a more analytical orientation to language that may help them in learning additional languages. The findings are discussed in relation to implications on EFL learning as well as EFL teaching.