وضعيت يادگيري سازماني در بين اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز در سال 1390

بقا و رشد سازمان ها در دنياي پر تغيير كنوني مستلزم داشتن توانايي براي واكنش به موقع و مناسب در برابر چنين نوساناتي مي-باشد كه در اين بين سازمان هايي مي توانند بقاي خود را در اين محيط متغير ادامه دهند كه بر يادگيري سازماني تمركز و تاكيد كنند. مطالعه حاضر با هدف بررسي وضعيت يادگيري سازماني در بين اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز در سال 1390 انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش شامل تمامي اعضاي هيات علمي شاغل در دانشگاه بود (N=506) كه 165 نفر از اعضاي جامعه پژوهش با استفاده از فرمول كوكران به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي نمونه گيري از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي و جهت جمع آوري اطلاعات نيز از ابزار پرسشنامه استفاده گرديد و داده ها با استفاده از روش هاي آمار توصيفي و همچنين آزمون آناليز واريانس تحليل شد. نتايج نشان داد كه از بين مولفه هاي يادگيري سازماني در بين اعضاي هيات علمي مورد مطالعه، بالاترين ميانگين مربوط به مولفه تعهد مديريتي(66/14) و بعد از آن انتقال و يكپارچه سازي دانش (48/13) و پايين ترين نيز مربوط به مولفه فضاي باز آزمايشگري (93/11) مي باشد. يافته ها نشان داد كه مولفه هاي يادگيري سازماني در بين اعضاي هيات علمي مورد مطالعه در وضعيت مطلوبي قرار ندارند و بايد اقداماتي در جهت ارتقاي سطح اين مولفه ها در بين آنها اتخاذ نمود.

Survival and growth of today`s organizations require ability of responding timely and appropriately against such fluctuations. The organizations that can timely forecast their needs and environmental changes should focus and emphasis on organizational learning. The present study aims to revalidate a measurement scale for organizational learning capability in the context of faculty members of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences in 2011. The statistical population Consists 506 of all employed faculty members in the Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences. Of which 165 cases were selected as targeted sample using the Cochran formula by Stratified random sampling method. Finally, data was collected by questionnaire and analyzed by descriptive statistics and ANOVA Test Using confirmatory factor analysis, the construct measurement model was tested and the scale was corroborated. The results showed that among the components of organizational learning, management commitment was the highest average (14.66) and then, knowledge transfer and integration component (13.48) and finally, opening & experimentation was the lowest (11.93). In conclusion, components of organizational learning among the faculty members are in poor condition that needs to be reinforcement. Therefore, improving the knowledge base of the organization through supporting organizational learning is necessary by reflection, evaluation, and constant feedback in every organization’s aspects.