كليدواژه زبان طبيعي :
روشنفكران , انقلاب اسلامي , روحانيت , رهبران , قانون اساسي , رهبري , موسوي خميني ، روح الله (امام ) , بخش علوم سياسي , مشروطيت , اسلام , ايران , انقلاب مشروطيت
چكيده :
غايت اين كار تحقيقي ، مقايسه نقش رهبري در نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامي بوده و در اين خصوص سوالاتي مطرح شد. فصول چهارگانه پايان نامه عمل مقايسه را با استفاده از متغيرهاي "ايديولوگ " و "بسيج گر" و "مدير" انجام داد. و به سوالات مذكور در مقدمه نيز در فصل چهارم پاسخ داده شد. حال با عنايت به مباحث مذكور در فصل پيشين و به منظور اثبات فرضيه پايان نامه ، مي توان نتيجه گرفت كه : الف - در نهضت مشروطيت به دليل : 1- حاكميت يك جريان فكري بر نهضت يعني ايديولوژي ناسيوناليزم كه توسط روشنفكران تبليغ مي شد. 2- تعدد رهبران روحاني كه فرماندهي عمليات نهضت را عهده دار بودند. 3- كنترل اوضاع توسط روشنفكران و كنار زدن تدريجي روحانيون در مرحله بعد از پيروزي . رهبري از نوع دسته جمعي بود ... در انقلاب اسلامي به دليل : 1- تدوين و ترسيم ايديولوژي انقلاب توسط امام خميني 2- فرماندهي عمليات انقلاب در دو مرحله (43-1341) و (57-1356) توسط امام خميني 3- كنترل اوضاع پس از پيروزي توسط امام خميني رهبري از نوع فردي بود. بنابراين تعدد رهبري در نهضت مشروطيت و وجود تعارض بين آنها و تلاش يكي براي كنار زدن ديگري ، سرانجام انحراف و شكست نهضت را به دنبال داشت . در حالي كه در انقلاب اسلامي ، رهبري در مراحل مختلف ، در اختيار يك نفر بود كه اين مهم ، تداوم و پيروزي انقلاب را به دنبال داشت .