كليدواژه زبان طبيعي :
مسيوليت , ناتوراليسم , سرنوشت , تراژدي سوفوكل , بخش ادبيات انگليسي , شخصيت هاي فرعي , رمانهاي تامس هاردي
چكيده :
اين رساله نشان مي دهد كه شخصيت هاي عمده در رمانهاي تامس هاردي توجهي به رابطه ميان علت و معلول ندارند. بنابراين گناه پيامدهاي اعمال و كاستي هاي سيرت خود را برگردن سرنوشت و تصادفات انداختن قابل توجيه نيست . بيشتر شخصيت هاي فرعي هاردي به خرد روي مي آورند، خودآگاهي مي يابند، پيامدهاي هر عمل را پيش بيني مي كنند و بدينگونه زندگي آنها كمتر دستخوش عوامل محيط و سايقه هاي درون مي گردد، در حاليكه شخصيت هاي اصلي نوميدانه تسليم انگيزه هاي درون و موقعيت هاي برون شده و به انحطاط اخلاقي خود كمك مي كنند. شخصيت هاي عمده در رمانهاي هاردي اخلاق و جديت اجتماعي عصر ملكه ويكتوريا را محترم نمي شمرند و از اختيار، خويشتن داري و انتخاب اخلاقي بهره اي نمي گيرند. هاردي با بكارگيري سرنوشت و تصادف به عنوان نيرويي ماوراءالطبيعه ، عينيت را كه شرط لازم در ناتوراليسم است ناديده مي گيرد. شخصيت هاي اصلي هاردي ، طبيعت را نسبت به تقدير انسان خصمانه و يا بي تفاوت مي دانند. درست است كه خواسته ها و سايقه هاي درون ، فشار زمانه و تاثير محيط در زندگي انسان نقشي تعيين كننده دارند، اما توان انسان و قدرت اختيار و پايداري در برابر شر و بدي ، توان انتخاب راه درست و پرهيز از پيامدهاي غم انگيز را نمي توان ناديده گرفت . ...