چكيده :
اين بحث مي تواند شامل مطالعه كوتاهي در مورد اختلال نهايي فعاليت الكتريكي قلب كه منجر به مرگ ناگهاني مي شود باشد. اگر عللي را كه به آساني قابل شناسايي هستند كنار بگذاريم تصور مي شود كه امروزه به مقياس وسيعي سير شايع انتهايي در مرگ ناگهاني غير قابل پيش بيني يك آرتيمي كشنده سريع مي باشد. در غالب اوقات نمي توان مرگ ناگهاني غير قابل پيش بيني را با بيماري آترواسكلروتيك مترادف داتست . به نظر مي رسد كه يك آنومالي تشريحي اختصاصي واحدي در سيستم هدايتي قربانيان مرگ ناگهاني مجود داشته باشد اگر مرگ ناگهاني از طريق ديگري قابل توصيف نباشد بهتر است بعلت اكسيدان الكتريكي قلب فكر نمود كه در آن توانايي مكانيكي لازم به مدت طولاني دچار اختلال شده قادر به نگهداري حيات نمي باشد. ممكنست كه توجه تنها به حادثه نهايي ما را از انجام درمان پيشگيري مناسب دور سازد. امروزه امتحان دقيق سيستم هدايتي و تعيين حداقل جريان خون آن يك امر فوري مي باشد كه بوسيله آن مي توان مكانيسمي كه مشمول هر نوع مرگ غير نتظره ناگهاني است معلوم نمود.