چكيده :
پيشرفت علم پزشكي توانسته بطور قابل توجه از مرگ و مير افراد جلوگيري كرده ء تختهاي بيمارستانها را خالي و بعضي از آنها را براي هميشه تعطيل نمايد ولي اشاعه روز افزون بيماران روحي كه ناشي از تمدن امروزيست بيمارستانهاي تعطيل را به شكل آسايشگاههاي رواني دومرتبه داير نموده كه آمار كشورهاي مختلف جهان اين واقعيت ناگوار را تاييد مي كند. افراد بسياري هستند كه بدون آنكه كسي آنها را بيمار بداند ويا خود از ناراحتي خويش اطلاعي داشته باشند روحا بيمارند و تظاهرات بيماري با علايم مشكوك گمراه كننده تظاهر مي كند بطوري كه ديگران آنها را به داشتن نقايص اخلاقي كژخويي ، غرور و بي تربيتي متهم مي كنند و خود آنها نيز به بهانه هاي مختلف از زندگي رنج مي برند رسما اين رنج تا پايان عمر ادامه داشته ولي گاهي بيماري آنها شدت يافته آنها را بطرف تيمارستان سوق مي دهد لذا شناسايي اين بيماران به ظاهر سالم حايز كمال اهميت است زيرا به سادگي مي توان آنها را نجات داد. گذشته از يكدسته بيماريهاي رواني كه منشاء عضوي واضح و مشخص داشته نظير پاراليزي ژنرال بقيه ناراحتي رواني منشاء روحي داشته و تظاهرات جسمي به طور ثانوي به آن اضافه مي شود و بحث پسيكوسوماتيك را پيش مي آورند. عواملي كه در ايجاد بيماري هاي رواني موثرند بسيار زياد و در هم پيچيده و گاهي دامنه آن به اجداد و نياكان ما ارتباط پيدا مي كند كه شناسايي آنها از لحاظ پيشگيري و درمان حايز كمال اهميت است .
