عنوان :
بررسي داستان دل تاريكي اثر جوزف كنراد از ديدگاه نقد استعمار گرايانه
پديدآورندگان :
قاسمي نويسنده , نجارهمايونفر فرشيد نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
كنراد، جوزف داستان دل تاريكي استعمارگرايي امپرياليست نقد داستان ادبيات رده علوم انساني
چكيده :
با ظهور استعمارگري ، ادبيات جهان گونه ادبي جديدي رابا نام ادبيات استعمار به خود ديد. ادبيات استعمار، به ويژه ازنيمه دوم سده نوزدهم تا كنون ، بسيار مورد توجه نويسندگان و منتقدان ادبي قرار گرفته است تا آنجا كه نويسندگان مشهوري همچون كيپلينگ ، فارستر و كنراد آثار شناخته شده اي را با موضوع استعمار و زندگي در مستعمرات خلق نمودند. زندگي جوزف كنراد، چه آن هنگام كه كودكي خود را با تجربه اشغال كشورش لهستان توسط روسيه سپري كرد و چه به عنوان تبعه انگلستان زمينه را به گونه اي برايش فراهم ساخت تا استعمار و تبعات آنرا از نزديك لمس نموده و در آثار خودباز نماياند. آنچه را كه امروزه منتقدان ادبي ساختارهاي فرهنگي استعمار مي خوانند ابزاري است در دست دولتهاي استعماري در جهت بهره كشي از سرزمين هاي تحت سلطه خود. به عبارت ديگر سلاح كارآمد استعمار فرهنگ سازي است كه برپايه خلق دوگانگي هاي فرهنگي و نژادي ميان استعمارگر و استعمار شده عمل مي نمايد. آنچه كه در اين رساله به عنوان مبحث اصلي مورد توجه قرار گرفته است بررسي گونه هايي از اين دوگانگي ها در داستان دل تاريكي نوشته جوزف كنراد مي باشد.