عنوان :
بررسي مفهوم طبيعت در سروده هاي رابرت فراست
پديدآورندگان :
قاسمي پروين نويسنده , منسوجي الهام نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
اشعار طبيعت فراست ، رابرت ادبيات رده علوم انساني
چكيده :
مفهوم طبيعت در سروده هاي رابرت فراست براي بسياري از خوانندگان و منتقدان موضوعي بحث انگيز بوده است . نخستين منتقدان براين باور بودند كه فراست در ديدگاه خود نسبت به طبيعت و رابطه طبيعت با انسان و خدا يك شاعر رومانتيك است . با اين وجود بررسي دقيق آثار او بيانگر آن است كه دامنه نگرش از دايره رومانتي سيزم فراتر مي رود. از بعضي جهات همانگونه كه در سروده هايش نمايانگر است . او را مي توان يك شاعر رومانتيك ستيز خواند. در برخي از سروده هاي او مي توان بازتابي از سنت گرايي حال آنكه در ديگر سروده هايش گرايش او به ديدگاه رومانتيك نمايان است . گر چه در برخي ديگر از سروده هايش نگرش و رويكردي شك گرايانه دارد. اين دگرگوني نگرش كه بخوبي در سروده هايش آشكار است با توجه به اين كه او گرايش خاصي نسبت به هيچ كدام از اين گروهها ندارد، از جمله عواملي به شمار مي رود كه در محبوبيت او ميان مردم عادي و جامعه ادبي نقش دارد. طبيعت در سروده هاي فراست نمايانگر مفاهيم گوناگوني است . گاهي اوقات طبيعت در سروده هاي او طبيعت مادي و فيزيكي است و برخي ديگر از سروده هايش نمايانگر طبيعت انساني است آنچه كه حايز اهميت است اين است كه فراست برانسان و توانايي او در تغيير و نظم بخشيدن به طبيعت پافشاري مي كند. البته فراست دخالت انسان در طبيعت را در همه حال مورد تاييد و تحسين قرار نمي دهد.