عنوان :
بسترهاي ايديولوژيك خودكامگي سياسي در ايران عصر صفوي و پهلوي
پديدآورندگان :
كاظمي كاظم نويسنده , دشتي عبدالله نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
ايديولوژي خودكامگي سياسي دوره صفوي علوم اجتماعي رده علوم انساني
چكيده :
هدف از اين پژوهش مطالعه و مقوله بندي منابع فرهنگي ساختار قدرت خودكامه در دوره صفوي پهلوي بوده است . نقطه عزيمت ما در اين پيوهش بررسي انتقادي نظريه هاي ارايه شده جهت تبيين تحولات اجتماعي و روابط دولت - ملت در ايران مي باشد. عدم توجه به مباني فرهنگي - ايديولوژيك قدرت سياسي در ايران يا طرح مبهم آن در اين نظريه ها ، راه گشاي اين پژوهش بوده است . مرور تعاريف پيش ارايه شده در باب مفاهيم دخيل در تحقيق بدون تقيد به آنها گام بعدي اين پژوهش بوده است . روش بكار گرفته شده در اين تحقيق روش تطبيقي - تاريخي است . دراين روش كيفي ، پس از جمع آوري شواهد تاريخي حول مفاهيم اوليه ، آنها را سازماندهي نموديم و جهت نتيجه گيري و پيشنهاد يك مدل تبيين گر بكار بستيم . در نتيجه به جاي متغيير خودكامگي سياسي براساس نتايجي كه از شواهد جمع آوري حاصل شد متغيير اقتدارگرايي سياسي جهت اين دو دوره پيشنهاد شد. مقولات ايديولوژيك انديشه شاهي ايراني ، انيشه غلو، انديشه تصوف و فقاهت شيعي ، بعنوان زمينه هاي توجيه گر موقعيت برتر شاه در نظام سياسي مشخص شد. نظريه شاهي ايراني بهمراه مدرنيسم ناسيوناليسم و دموكراسي نيز ايديولوژيهاي غالب در عصر پهلوي بودند. در انتها براساس اين نتايج براي هر دوره مدلي جهت تبيين اقتدارگرايي سياسي ، با در نظر گرفتن متغيير واسط موقعيت برتر شاه در نظام سياسي ، ارايه گرديد.