شماره ركورد :
32330
عنوان مقاله :
ملامح من التجريب الميتاقصيّ في بناء هندسة الواقعيّة السحريّة (قراءة في رواية «رآلف رزق الله في المرآة» لربيع جابر)
عنوان به زبان ديگر :
كاركردِ برخي از تكنيك‌هاي فراداستان در ساختِ معماريِ رئاليسم جادويي (خوانشي در رمان «رآلف رزق الله في المرآة» از ربيع جابر)
پديد آورندگان :
كياني، حسين جامعة شيراز - قسم اللغة العربية وآدابها , نجاتي، داود جامعة اصفهان - قسم اللغة العربية وآدابها
از صفحه :
71
تا صفحه :
92
تعداد صفحه :
22
چكيده عربي :
تسعي رواية ما بعد الحداثية إلي التوجّه نحو الأشكال الحديثة التي لا ترسو إلي تأويل محدّد، بل تفتح آفاقاً جديدة أمام المتلقّي. تُعدُّ الواقعيّة السحريّة من مدارس ما بعد الحداثية التي تروي عالماً افتراضياً عجائبياً غير مألوف، يتداخل مع الواقع، ولكنّه ليس هو الواقع عينه، وفي نفس الوقت، يُلغي معادلاتِ المتلقّي في عالم الواقع. وبما أنّ صلة الرواية الواقعيّة السحريّة بالواقع المعاش وتقلباته الاجتماعيّة والسياسيّة تفرض علي هذا النمط الروائيّ تنوّعاً في أشكال السرد؛ تتشعب أساليب السرد في حكي هذا النوع من الرواية وتتعدد طرائق بناء هندستها. هذا، ويُعدُّ الميتاقصّ، باعتباره ممارسة روائيّة تجريبيّة للنقد تحتوي في ذاتها تعليقاً علي هويتها السرديّة، من تقنيات ما بعد الحداثة التي يستخدمها كتّاب الواقعيّة السحريّة في بعض رواياتهم. هذه الدراسة، معتمدة علي منهج تحليل المضمون الكيفيّ في عرض المادة ونقدها، تهدف إلي إبراز بعض ملامح هذا التجريب الروائيّ في تأسيس روايات الواقعيّة السحريّة، من خلال رواية «رآلف رزق الله في المرآة» لربيع جابر. وأخيراً وصل البحث إلي أنّ الميتاقصّ يشكّل خصوصية متفردة لرواية رآلف رزق اللّه عبر تداخلات متعمدة تشير إلي العلاقة المعقّدة بين الواقع والتخييل. فالكاتب يستخدم الآليات الميتاقصيّة الأربعة، وهي: التطفل بالتعليق علي الكتابة، وتوريط الكاتب نفسه مع الشخصية الروائية، ومخاطبة القارئ مباشرة، والمفارقة التناصيّة، ليقدّم للمتلقّي ثراءً تأويليّاً عبر تحطيم ظاهرة الاندماج وتقويض مبدأها. الكلمات الرئيسية
چكيده فارسي :
رمان‌هاي پسامدرن، به دنبال شكل‌هاي جديدي هستند كه يك تفسير خاص را بر نمي‌تابند؛ بلكه افق‌هاي نويني در برابر ديدگان دريافت‌كننده (خواننده) مي‌گشايند. رئاليسم جادويي يكي از گونه‌هاي رمان پست‌مدرن است كه به دنياي مجازي، غيرمعمول و معجزه‌آسايي اشاره مي‌كند كه با واقعيّت تعامل دارد، امّا واقعيّت محض نيست و در عين حال، معادلات دريافت‌كننده را در دنياي واقعي نيز بر هم مي‌زند. از آنجايي كه پيوند ميان رمانِ رئاليسم جادويي با زندگي روزمره و مسائل اجتماعي و سياسي آن، باعث تنوّع اين سبك از داستان‌ها در شيوه‌هاي پرداختِ داستاني مي‌شود، در اين نوع از رمان‌ها، با شيوه‌هاي گوناگوني از داستان‌پردازي مواجه مي‌شويم. فراداستان، به عنوان يك سبك رمان نويسي كه تفسيرهايي دربارۀ هويّت داستان‌سرايي خود به دست مي‌دهد، يكي از تكنيك‌هاي پست مدرني است كه نويسندگان رئاليسم جادويي در برخي از داستان‌هايشان به كار مي‌گيرند. اين پژوهش با روش توصيفي– تحليلي در نقد موادّ پژوهشي خود، ميزان سهمِ فراداستان را در ساختِ معماري رمان‌هاي رئاليسم جادويي، از خلالِ نقدِ رمان رآلف رزق الله از ربيع جابر، بررسي مي‌كند. نتايج پژوهش حاكي از اين است كه فراداستان از طريق ورودهاي آگاهانه به متن، ويژگي منحصر به فردي را براي رمان «رآلف رزق الله» فراهم آورده‌است. نويسنده تكنيك‌هاي چهارگانۀ فراداستاني خود را به كار مي‌گيرد كه همان بازي‌هاي زباني جهتِ افشايِ تصنّعي بودن متن، ورود نويسنده به داستان، مخاطب قرار دادن مستقيم خواننده و شگردهاي بينامتني است تا از طريق در هم شكستن پديدۀ ادغامِ خواننده با داستان و تضعيفِ اصلِ آن، كوله‌باري از تأويل و تفسيرها را به مخاطب خود عرضه دارد.
كليدواژه :
رواية "رآلف رزق الله في المرآة , ربيع جابر , الميتاقصّ , الواقعيّة السحريّة
سال انتشار :
2020
عنوان نشريه :
الجمعيه الايرانيه للغه العربيه و آدابها
لينک به اين مدرک :
بازگشت