عنوان مقاله :
بررسي آگاهي آرماني شعر امل دنقل و اسماعيل شاهرودي بر مبناي نظريه ساختارگرايي تكويني لوسين گلدمن
پديد آورندگان :
رجبي, فرهاد گيلان - استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه گيلان, ايران , شكوري, طاهره گيلان - كارشناس ارشد رشتة زبان و ادبيات عربي دانشگاه گيلان, ايران
چكيده فارسي :
جامعهشناسي ادبيات، شاخهاي از علوم اجتماعي است كه ميخواهد جوهر اجتماعي آثار ادبي را واكاوي كند. در نظريه «ساختارگرايي تكويني»، لوسين گلدمن ساختهاي آثار ادبي را به مكانيسمهاي گروهي اجتماعي، در لحظه تاريخي مشخصي پيوند ميزند. به ادعاي وي، ادبيات بازتاب «بيشينه آگاهي ممكن» (آگاهي آرماني) يا بخش غيرواقعي آگاهي جمعي گروههاي اجتماعي است. شعر معاصر عربي و فارسي نيز با طرح مسايل كلان انساني و گرايش به ارزشهاي جمعي و فردي، نوانديشي تفكيكناپذيري را تجربه كرد. امل دنقل مصري و اسماعيل شاهرودي ايراني، ازجمله شاعران اجتماعياند كه با بناي آرمانشهر، تقابل ميان آگاهي آرماني و واقعيتهاي موجود در بستر سياسي ـ اجتماعي مصر و ايران را به چالش كشيدند. يكي از رايجترين روشهاي دو شاعر براي پيشبرد اهداف اصلاحطلبانه و همسويي مردم با ايديالهاي مدنظرشان، آرمانسازي از قهرمان است. مهمترين مولفههايي كه در اين مقاله ضمن بررسي نظريه گلدمن و تاثير زيرساختهاي سياسي ـ اجتماعي مصر و ايران مورد توجه قرار گرفتهاند، عبارتند از: همساني دنقل و شاهرودي در آگاهي آرماني؛ تقابل آرماني؛ و تزلزل در آرمانخواهي. نتيجه بهدستآمده نشان ميدهد كه بخش چشمگيري از آرمانهاي آنها به ارزشهاي ميهنپرستانه بازميگردد. تقابلهاي موجود، بيانگر تفاوت در خط سير فكري و عاطفي آنها و تزلزل در آرمانخواهي، محصول نااميديشان از تحقق آگاهي آرماني است.
كليدواژه :
گلدمن , آگاهي جمعي , آرمانگرايي , امل دنقل , اسماعيل شاهرودي , غولدمان , المعرفه الاجتماعيه , الاتجاه المثالي , Goldman , group awareness , Donghol , Shahroudi ,
عنوان نشريه :
مجلة الجمعية الايرانية للغة العربية و آدابها