فرايند جهاني شدن وچالش هاي آن در كشورهاي جهان اسلامي

تغییر وتحولاتی كه در روزگارهاي پایانی سده هاي 1980 در اثر حاكمیت جهانی وگسترش وپیشرفت فن اوري هاي اطلاعاتی رخ داد ساختار اجتماعی –اقتصادي كالبدي شهرها را دگرگون ساخت فشردگی زمان –مكان یا همان كاهش اهمیت فاصله در تصمیم گیري ها مهمترین عاملی است كه می توان ازان به عنوان سرمنشاء بسیاري از تحولات شهري یاد كرد. جهانی شدن فرایندي اجتماعی –اقتصادي وكالبدي است كه موجب ضعیف شدن قیدها ومرزهاي جغرافیایی واز بین رفتن قراردادهاي فرهنگی واجتماعی می شود دلیل این ادعا كاهش تدریجی كار افزایش فقر و نابرابري و تنگدستی است بخصوص در كشورهاي اسلامی كه اكثرا تحت تاثیر استعمار،وابستگی به یك مادر شهر را تاكید دارند بایستی در رقابت جهانی براي جذب عوامل دگرگونی (شركت هاي چند ملیتی،بانك ها،موسسات مالی واداري )تلاش نمایند در این زمینه عبارت مادر شهر به نوع كاركردي اشاره دارد كه در یك نظام ملی برعهده میگیرد كه این نیز ناشی از سیستم خاص كشورهاي اسلامی است كه محدودیت ها و نارسائی هایی را در پهنه سرزمینی ودر راس ان مادر شهرهاي جهان اسلام بر جا می گذارد لذا در این مقاله سعی می شود تا اثرات جهانی وفرایندهاي تاثیر گذار بر عملكرد مادر شهرهاي جهان اسلام به كمك الگوهاي اقتصادي كه خود سرمنشاء تحولات اجتماعی،كالبدي وبالاخص فرهنگی می باشد مورد تحلیل قرار گیرد چرا كه ساختارهاي خاص فرهنگی كشورهاي اسلامی با توجه به شرایط برگرفته از قوانین اسلامی با جهانی شدن منافات داشته ودر دهه هاي اخیر با استفاده از اهرم فرهنگ وتهاجم فرهنگی سعی در رسوخ در فرهنگ و ائین اصیل اسلام كرده تا از این طریق تكیه گاه مستحكم مذهب را متزلزل وجهان اسلام را به چالش بكشانند.