كليدواژه :
بخشي بودن , تقسيم پذيري , طرحواره ذهني , محوريت , هويت , الگوهاي گستردگي , مقيدبودن , درجات گستردگي
چكيده فارسي :
از دیدگاه شناختی، فهم زبان از راه تجربیات زنده و روزمره انسان در جهان واقعی صورت میگیرد و این تجربیات منعكس كننده نظام ادراكی انسان و دریافت او از جهان فیزیكی-اجتماعی است كه در آن به سر میبرد. به عقیده تایلر (2004) این تجربیات قلب استعاره مفهومی و انواع طرحوارههای ذهنی را تشكیل می دهند. یكی از طرحوارهها، طرح واره نظام تركیبی است كه در مطالعات تالمی(2000) در مورد چگونگی ساختمندكردن محتوای حوزهایی مانند زمان و فضا ارائه شده است. او شش مقوله طرحوارهای را درون نظام تركیبی قرار میدهد كه عبارتند از بخشی بودن، مقید بودن، تقسیم پذیری، درجات گستردگی، الگوهای گستردگی و محوریت. در این مقاله با تمركز بر مقوله مقید بودن، تمایز مكان و فضا و نقش آن در تعیین هویت مورد بررسی قرار میگیرد و رابطه میان هویت و ارتباطات میان فرهنگی تبیین میگردد.