اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر عزت نفس نوجوانان دختر داراي افسردگي شهر اصفهان

Effectiveness of Emotion Regulation Teaching on the Self-Esteem in Female Adolescents with Depression in the City Of Isfahan

پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی اثربخشی آمورش تنظیم هپجان بر عزت نفس نوجوانان دختر دارای افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. حامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام نوجوانان دختر دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصپلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. روش پژوهش ار نوع نپمه آرمایشی با طرح پیش آرمون-پس آرمون با گروه گواه بود. متغیر مستقل آمورش خود تنظیمی هیجانی و متغیر وابسته عزت نفس نوجوانان دختر دارای افسردگی بود. بدین منظور تعداد ۳۰ نوجوانان دختر دارای افسردگی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آرمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آرمایش مداخله خود تنظیمی هیجانی را طی ۸ حلسه یك و نیم ساعته به مدت ۲ ماه دریافت نمود، در حالی كه گروه گواه این مداخله را دریافت نكرد سپس افراد هر دو گروه تحت پس آرمون قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشناسه افسردگی بك (۱۹۷۶) و پرسشنامه عزت نفس كوپر اسمیت(۱۹۷۶) بود. پس ار حمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده های خام، تجزیه و تعلپل داده های حاصل ار این پژوهش توسط نرم افزار (SPSS) ویرایش ۲۴ با استفاده ار روشهای آمار توصیفی و تعلل كواریاس صورت گرفت. نتایج حاصل ار تحلیل داده ها نشان داد كه آمورش خود تنظیمی هیجان توانسته منجربه ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات متغیر عزت نفس نوجوانان دختر دارای اختلال افسردگی در مرحله پس آرمون در سطح خطای ۰/۰۵ گردد بنابر یافته های حاصل ار این پژوهش می توان ار آمورش خود تنظیمی هیجان در حهت افزایش عزت نفس نو حوانان دختر دارای اختلال افسردگی بهره برد.

The present study was conducted to determine the effectiveness of teaching emotion regulation on the self-esteem in female adolescents with depression in the city of Isfahan. The statistical population of the study included all female students with depression in the city of Isfahan in academic year 20015-2016. The research method was quasiexperimental with pretest, posttest and control group design. The independent variable was teaching emotional selfregulation and the dependent variable was self-esteem in female adolescents with depression. Therefore 30 female adolescents with depression were selected through convenient sampling method and were put into experimental and control groups. The experimental group received emotional self-regulation intervention in eight one-and-a-half-hour sessions during two months while the control group didn’t receive them. Then the people in both groups took the posttest. The applied instruments included Back’s depression questionnaire (1976) and Copper Smith’s self-esteem questionnaire (1976). After gathering the data from the questionnaires and extracting raw data, the data analysis from this study was conducted though descriptive statistical and COVARIANCE methods via SPSS 20 software. The results from data analysis showed that teaching emotion self-regulation could lead to creating significant difference in the mean scores of the variable of self-esteem in female adolescents with depression disorder at the posttest stage at 0.05 error level (p<0.001). Therefore the findings of the study can be employed in teaching emotion self-regulation in order to increase self-esteem in female adolescents with depression