بهينه سازي عملكرد خرمنكوب نخود با روش سطح پاسخ

استان كرمانشاه مهمترين توليد كننده نخود در ايران است . در اين تحقيق با ساخت يك كوبنده دندانه ميخي، اثرات پارامترهاي ماشن مانند سرعت كوبنده ( 9 و 12 و 15 متر بر ثانيه)، فاصله بين كوبنده و ضد كوبنده ( 12 و 14 و 16 ميلي متر)، نرخ تغذيه محصول به داخل كوبنده ( 80 و 160 و 240 كيلوگرم در ساعت) و همچنين اثر رطوبت محصول بر مبناي تر ( 5 و 10و 15%) بر درصد شكست دانه، درصد جوانه زني دانه هاي كوبيده شده و درصد بازده كوبش نخود مطالعه شد. نقشه ازمايش ها براي بهينه سازي با استفاده از روش سطح پاسخ و در قالب طرح مركب مركزي آماده شد. همه متغيرهاي مستقل تاثير معني داري بر متغيرهاي پاسخ نشان دادند. سرعت سيلندر و رطوبت محصول، به ترتيب بيشترين تاثير را بر روي متغيرها داشتند. با افزايش سرعت سيلندر در محدوده 9 تا 15 متر بر ثانيه ، صدمات دانه از 4/98 به 47/98%، بازده كوبش از 96/81 به 99/69% افزايش يافتند و درصد جوانه زني از 85/75 به 55/98% كاهش يافت. نقاط بهينه در سرعت سيلندر 10/63 متر بر ثانيه، فاصله بين كوبنده و ضد كوبنده 13/74 ميلي متر، نرخ تغذيه 240 كيلوگرم در ساعت و رطوبت محصول 12% ( بر مبناي تر) تعيين شد. مقادير متغيرهاي وابسته درصد شكست، بازده كوبش درصد جوانه زني در شرايط بهينه ، به ترتيب برابر با 3% و 98/3% و 84/29% بدست آمد.