شناسايي و رتبه بندي عوامل كليدي انتخاب استراتژي مديريت دانش در شهرداري تهران با بهره گيري از دي مَتِل فازي

انتخاب نوع استراتژي مديريت دانش در فضاي كسبوكار امروزي به عنوان يكي از اصليترين عوامل كليدي موفقيت در پيادهسازي مديريت دانش معرفي گرديده است. پژوهش حاضر با بهرهگيري از رويكردي توصيفي- تبييني و همچنين روششناسي تركيبي، به شناسايي و رتبهبندي عوامل كليدي انتخاب استراتژي مديريت دانش در بزرگ- ترين دولت محلي كشور يعني شهرداري تهران پرداخته است. بدين منظور پژوهش در دو گام اصلي صورت پذيرفته كه در گام اول به شناسايي شاخصها و اهداف و در گام دوم به تعيين نوع روابط و اولويتبندي شاخصها پرداخته شده است. ابزار مورد كاربرد در گام اول و كيفي پژوهش شامل تحليل محتوي، مصاحبه و استفاده از پرسشنامه بوده است. در اين گام 6 عامل كليدي پژوهش تحت عنوان مشوقها، حمايت مديريت، زمان، ارتباطات، فرهنگ كاركنان و هزينه، شناسايي گرديده است. همچنين 3 هدف اساسي از تدوين استراتژي مديريت استراتژي دانش در سازمان شامل ارتقاء نوآوري، بهبود عملكرد و فعالسازي اطالعات شناسايي گرديده است. تكنيك مورد كاربرد در گام دوم و كمي پژوهش تكنيك دي متل فازي بوده است. نتايج اين گام 3 عامل فرهنگ كاركنان، حمايت مديريت و مشوقها را به ترتيب به عنوان عوامل داراي بيشترين اهميت و همچنين باالترين تاثيرگذاري و 3 عامل ديگر يعني هزينه، زمان و ارتباطات را به ترتيب به عنوان عوامل داراي اهميت كمتر و تاثيرپذير معرفي نموده است. نهايتا پژوهش بر اساس شاخصها و روابط استخراجي، نوع روابط و مدل نهايي مورد نظر را تحت عنوان مدل انتخاب استراتژي مديريت دانش در شهرداري تهران ارائه نموده است.