ملاحظاتي درباره ي "گمان زدن" و ساخت هاي منشعب از آن

بررسي تحول واژگان فارسي مسيري براي شناخت چگونگي تطور واژه ها در طول زمان است. بعد از ساخت يك واژه، سيلي از تركيبات، اشتقاقات، افعال مركب و پيشوندي، كنايات و ... به دايره ي انديشگاني بشر افزوده مي شود. يكي از افعالي كه در چند دهه ي اخير در حال متداول شدن است، فعل گمان زدن است. نگارنده بر آن است تا در اين پژوهش ضمن بررسي پيشينه ي كاربرد اين فعل در زبان فارسي، به چرايي ساخت اين فعل بپردازد و به اين دغدغه پاسخ دهد كه آيا ساخت چنين فعلي از قواعد واژه گزيني زبان فارسي تبعيت كرده يا برساخت هاي نابجا و هنجارشكن است. ابتدا به واژه ي گمان ، اتيمولوژي، مشتقات و تركيبات حاصل از آن پرداخته مي شود و سپس به تشريح فرايند ساخت فعل از مصدر گمان زدن پرداخته خواهد شد. اين بررسي مبتني بر روش اسنادي است و بر مبناي قياس و توصيف، به تشرح موضوع مي پردازد.