شماره ركورد كنفرانس :
3215
عنوان مقاله :
بررسي نشانه هاي متقابل تصويري در شعر نوگرا و سينماي نوين ايران مطالعه موردي سهراب سپهري و عباس كيارستمي
پديدآورندگان :
شريف زاده محمد رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - دانشكده هنر , ربيعي هومن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - دانشكده هنر
كليدواژه :
شعر فارسي , سينماي ايران , بينامتنيّت , نشانه هاي تصويري , روايت شاعرانه
عنوان كنفرانس :
همايش ملي پژوهشهاي شعر معاصر فارسي
چكيده فارسي :
شعر در زبان راهي مي گشايد كه به ايجاد ايماژ منتهي مي شود، در مقابل، سينما مي كوشد تا تصويرِ ذهني را به عينيتِ تصويرِ
متشكل از ذرات نور برگرداند. اين تبادل، گونه اي از تأثيرات و تشابهات را نشان مي دهد كه نياز نظري به تحليل و بررسي
آنها وجود دارد تا برخي سوءبرداشت هاي ناشي از ارزيابي هاي شتابزده برطرف شود. مي توان گفت كه تاريخ هنر، سرگذشت
تأثيرات هنرمندان بر يكديگر در طول زمان است قرن اخير، از طرفي قرن شعر نو بود و از طرفي قرن سينما، لذا اين مقاله،
دو نمونه از هنرمندان معاصر ايران را از منظر شباهت هاي صوري و معنايي، با رويكرد تحليل نشانه هاي تصويري از منظر
بينامتنيّت مورد بررسي تطبيقي قرار مي دهد. يكي از مهمترين شاعران نوگراي معاصر، سهراب سپهري است كه اشعارش بارها
مورد ترجمه و تأويل قرار گرفته و به حافظۀ جمعي راه يافته است. سينماي نوين ايران نيز به طور واضح با آثار عباس كيارستمي تشخصي بيش از پيش هنري به خود گرفته و از سوي محققين همچون سبكي ويژه محسوب شده است. با بررسي درمي يابيم كه اين فيلمساز تا چه اندازه در بازنمايي سبك خاص خود، مُلهِم از " خانه دوست كجاست " مضمون و ساختار فيلم اثر سهراب سپهري، موفق بوده و چگونه اين شاعرانگي، نوعي بيان سينماييِ فرمي - محتوايي را به وجود آورده كه " نشاني " شعر از طريق نوآوري در شيوۀ روايت سينمايي، جنبۀ زيبايي شناسانۀ فيلم را پُررنگ و برجسته كرده و ماهيّتِ صنعتي و فنآورانۀ
آن را به نفعِ جوهرِ هنري آن، كمرنگ نموده است.