بررسي تطبيقي تاثير عوامل شناسايي شده در چابكي سازمان

در بررسي سازمان ها اعم از سازمان هاي توليدي و يا خدماتي به سازمان هايي بر مي خوريم كه در اوج قدرت، به طور ناگهاني افول مي كنند. چرا كه اين سازمان ها در مقابل تغييرات پيش آمده در بازار يا در برابر الزامات مشتريان خود از ديگر رقبا عقب مانده و بازار به دست رقيبان آنان افتاده است. از علل اصلي اين اتفاق، غفلت سازمان ها از تغييرات بيروني سازمان و ناديده گرفتن فشارهاي وارده مي باشد. زماني يك سازمان مي تواند در شرايط غيرخطي و ناپايدار يكه تاز و برنده باشد كه نيازها و خواسته هاي مشتريان و بازار را بشناسد و بتواند سرعت تغييرات را پيش بيني و بعضا با تغييرات پيش كنشي با آن ها مواجه شود. و قابليت ها و نقاط قوت خود را به خوبي بشناسد و تصميمات هوشمندانه اي براي ارتقا سطح قابليت هاي خود در مواجهه با فشارها و تغييرات وارده اخذ كند. هم چنين به فكر ابزارهايي باشد كه بتواند با سرعت و تاثيرگذاري بيش تري،سازمان را در جهت رقابت در بازار تقويت كند. بنابراين عواملي تعريف مي شوند كه بر چابكي سازماني تاثيرگذار هستند و در اين مقاله به بررسي تطابق اين عوامل شناسايي شده به منظور كسب و ارتقا چابكي در سازمان ها پرداخته مي شود. پرداختن به اين عوامل و تاثيرات آن ها به منظور اخذ استراتژي هاي سازماني صحيح امري حياتي مي باشد.