شماره ركورد كنفرانس :
3226
عنوان مقاله :
هنجار گريزي در داستان روز و شب محمود دولت آبادي
پديدآورندگان :
جابري ناصر دانشگاه خليج فارس , ذاكري اسماعيل دانشگاه خليج فارس
كليدواژه :
فرماليست , برجسته سازي , هنجارگريزي , روز و شب يوسف دولت آبادي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين گردهمايي بين المللي ترويج زبان و ادب قارسي
چكيده فارسي :
يكي از مكاتب نقد آثار ادبي كه زاده علم زبان شناسي است، مكتب فرماليست است. اين مكتب ادبي به فرم و شكل اثر توجه دارد. «جفري ليچ» زبان شناس انگليسي و پيرو اين مكتب معتقد است خالق اثر هنري و ادبي، زيان خودكار اثر خود را با هنجار گريزي و قاعده افزايي برجسته مي كند. اين هنجارگريزي مي تواند با هشت شكل، خود را نمايان سازد از جمله: قاعده كاهي واژگاني، سبكي، معنايي، نحوي، زماني، گويشي، آوايي و نوشتاري. در اين پژوهش، داستان «روز و شب يوسف» از نويسنده صاحب سبك معاصر «محمود دولت آبادي» بر اساس مباني نظري ليچ بررسي مي شود تا بدين طريق ميزان، چگونگي و هدف نويسنده از اين هنجارشكني ها مشخص گردد. براي رسيدن به جواب اين پرسش با بررسي داده ها، انواع هنجارگريزي در اين داستان مشخص مي شود. نتيجه اين پژوهش بيانگر آن است كه دولت آبادي از ميان گونه هاي قاعده كاهي، از هنجارگريزي نحوي و معنايي بيشتر استفاده كرده است. هدف بهره جويي وي از اين دو گونه هنجارگريزي؛ ايجاد سرعت در خوانش و سرعت در انتقال معنا است. بهره گيري او از هنجارگريزي معنايي؛ به ويژه در تشبيهات نو و كاربرد چندين كنايه براي يك مفهوم، قابل توجه است. استفاده از شخصيت هاي نمادين در داستان، براي بازگو كردن ويژگي هاي جامعه انسان هاي متوسط سال هاي پنجاه شمسي كشورمان مي باشد.