شماره ركورد كنفرانس :
3226
عنوان مقاله :
مقايسه تطبيقي طرح، موضوع و ساختار دو داستان از تاريخ بيهقي بر اساس نظريه معنا۔ ساختاري گرماس (مطالعه موردي داستان دو سپهسالارحاجب غازي و اريارق)
پديدآورندگان :
مبارك وحيد دانشگاه رازي كرمانشاه - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
داستان , تاريخ بيهقي , شباهت از ديدگاه معنا - ساختاري گرماس , اريارق , حاجب غازي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين گردهمايي بين المللي ترويج زبان و ادب قارسي
چكيده فارسي :
تاريخ بيهقي همچون رماني است كه تمام دهه حكومت مسعود غزنوي را با مقداري از اتفاقات پيش از حكومتش در بر مي گيرد، در اين صورت مي توانيم بخش هاي مختلف آن را برش هايي از يك رمان تلقي كنيم؛ با اين نگاه كه، تاريخ بيهقي را يك زندگي كامل با تمام جوانبش دانسته ايم و داستان هاي درون آن را برش هايي از آن زندگي؛ (هر چند كه بحث داستان هاي فرعي و مجزاي گنجانده شده در درون تاريخ بيهقي امري متفاوت است.)
دو داستان كوتاه اريارق و حاجب غازي برش ها و حلقه هايي از سلسله حوادث دربار مسعودي اند و بيهقي با دقت نظر آنها را نقل كرده است. اريارق سپهسالار محمودي و صاحب الجيش هند است و حاجب غازي (اسفتكين) سپهسالار مسعودي است كه نيشابور را در ضبط مسعود مي آورد و نخستين سپهسالار باري كننده مسعود است كه وي را در تحكيم سلطنتش ياري مي كند. با اينهمه، هر دو سپهسالار، فرو گرفته مي شوند. شيوه فرو گرفتن آنان و رابطه هاي علي و معلولي حوادث و با طرح آنها، با موضوع داستان هر يك از آنان و نيز ساخت و روند كلي داستان ها كه از آرامش روي به نوسان و سپس تغيير شرايط و دگرگوني دارند، اين دو داستان را بسيار شبيه به هم كرده است، چنانكه گويي بيهقي داستان واحدي را البته با كمي جا به جايي تكرار مي كند. البته با قرار دادن اين دو داستان در قالب معنا - ساختاري و در الگوي كنش هاي تقابل هاي دوگانه ي گرماس كه ديدي معنا - ساختاري دارد شباهت الگوها نيز خود را نمايان مي سازند و قابليت هاي دو داستان براي تحليلي معنا ساختاري رانيز ثابت مي كند.