شماره ركورد كنفرانس :
3226
عنوان مقاله :
رؤياواره در شعر حافظ
پديدآورندگان :
منصوري مجيد دانشگاه بوعلي سينا همدان , غلامي حميد دانشگاه اراك
كليدواژه :
رؤيا , رؤياواره , واقعه , كشف , شهود , دوش , الست , ازل
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين گردهمايي بين المللي ترويج زبان و ادب قارسي
چكيده فارسي :
رؤيا يكي از مفاهيم مهم و كليدي در ادبيات عرفاني است. رؤياواره ها در مرز ميان رؤيا و بيداري اتفاق مي افتند كه سرانجام منجر به كشف و شهودهاي عارفانه مي شوند. جريان شكل گيري رؤيا واره در اشعار حافظ، پيوندي مستقيم با مبادي ديني و بن مايه هاي كهن الگويي و اسطوره بازگشت دارد. حافظ در رؤياواره هاي خود، با استمداد از ناخود آگاه فردي و جمعي و با بازگشت به «عهد ازل» و عالم الست» قدم در عرصه آفرينش آدم مي گذارد. به منظور حصول به اين امر، دنياي زمان مند و مكان مند در نورديده مي شود و شاعر بيرون از قيد زمان و مكان به نظاره آفرينش مي نشيند. حافظ براي بيان تأثيرگذارتر اين مولفه ها، از نماد و رمز و عناصر زيبايي شناسي ديگر استفاده كرده است؛ براي نمونه كلمات «دوش» و «سحر» در شعر حافظ، بيان ديگري از روزگار است و فضايي است كه رؤيا واره در آن اتفاق مي افتد و در بيشتر مواردي كه حافظ كلمۂ دوش و سر را آورده، پيام يا بشارتي به زبان ادبي از جانب معشوق ازلي به همراه مي آورد. در اين پژوهش تلاش گرديده با روشي تحليلي - استنادي و با مراجعه به كتب تحليلي دست اول در اين حوزه به واكاوي، برجسته كردن و بررسي ابعاد و افق هاي مختلف موجود در رؤيا و اسطوره بازگشت مبادرت نماييم، اگر چه ابعادي از پژوهش انجام شده در آثار ديگر مورد مداقه قرار گرفته؛ اما بررسي اين مقوله با رويكرد اسطوره شناسي و روانشناسي مغفول مانده است كه در اين تحقيق در حد حوصله، به آن پرداخته شده است.