ضرورت ديدگاه سيستمي به اخلاق حرفه اي در سازمان

سازمان ها براي تحقق اهداف خود به ملزومات چندگانه اي نياز دارند؛ يكي از مهمترين اين ملزومات كه در سازمان هاي مختلف مورد توجه قرار گرفته است علم اخلاق مي باشد. اخلاق حرفه اي در سازمان مفهومي پيچيده و چند بعدي است كه بررسي و توصيف آن به صورت يك مفهوم منفرد، نادرست است. تنوع پژوهش ها در زمينه اخلاق حرفه اي، محققين را با متغيرها و ابعاد گسترده اي در اين خصوص مواجه كرده است. از لحاظ مديريتي، تفكر سيستمي باعث مي شود كه مديران به سازمان بصورت يك كل منسجم و بخشي از يك سيستم بزرگتر و متاثر از محيط توجه كنند. بنابراين، كاربرد سيستم مديريت اخلاق حرفه اي در سازمان مستلزم توجه به تك تك اجزاي موثر در اخلاق حرفه اي، توجه به رابطه متناسب ميان اجزاء، توجه به تناسب اجزاء در رابطه با هدف و توجه به پارامترهاي محيطي است. در اين پژوهش ضمن ارائه مباني نظري، محقق از طريق انجام مطالعات كتابخانه اي و مروري بر روي پژوهش هاي انجام گرفته در دو زمينه نگرش سيستمي و اخلاق حرفه اي در سازمان به دنبال تبيين دلايل پيوند ديدگاه سيستمي با موضوع اخلاق حرفه اي در سازمان است تا بدين طريق به نتيجه گيري بپردازد