( تعيين قابليت سازمانها براي ايجاد توليد چابك با استفاده از تكنيك هاي كيفيت در محيط فازي ( مطالعه موردي : شركت هاي توليد قطعات خودرو استان اصفهان

در سالهاي اخير، سازمانها نياز به يك تكنيك كيفيت جامع براي دستيابي به بهره وري مستمر را احساس مي نمايند. از سوي ديگر، نياز به توليد چابك در سازمانها (به ويژه سازمانهاي توليد قطعات خودرو) بيشتر مشاهده ميگرديد. بنابراين، نياز به يك مدل يكپارچه احساس ميشد بطوريكه همزمان شامل تكنيك هاي كيفيت و توليد چابك باشد. در اين راستا براي كسب مزيت رقابتي و بهره وري مستمر، مدل جامعي (شامل شش سيگما، مدل يكپارچه بلوغ ظرفيت، توليد چابك) ارائه گرديد تا ضمن ايجاد كيفيت و بهره وري، به توليد چابك نيز بتوان دست يافت. قابليت هاي هر مدل مشخص شد و ارتباط ميان سه مدل با استفاده از آزمون فرض فازي مورد سنجش قرارگرفت و تمام فرضيه ها در مقدار 0/01 مورد تاييد قرار گرفتند. براي تعيين ميزان آمادگي سازمانها براي ايجاد توليد چابك ، از ميان سي ويك سازمان، هفت سازمان انتخاب شد و از روش منطق فازي براي تصميم گيري انجام شد. به طوريكه تمام سازمانها با ارزش قطعي 25 درصد براي ايجاد توليد آمادگي داشتند و تمام مولفه هاي توليد چابك با هم برابر بودند. بنابراين، مدل ارائه شده تمام ويژگيهاي لازم را براي ايجاد توليد چابك پوشش ميدهد و با استفاده از مدلهاي كيفيت ميتوان سازمان را براي تغيير به سوي توليد چابك سوق داد.