پيرزاد، شخصيت و شخصيت‌پردازي (نمونه‌پژوهي در سه مجموعه‌داستان كوتاه (مثل همه‌ي عصرها، طعم گس خرمالو و يك روز مانده به عيد پاك)

در اين پژوهش، سه مجموعه‌ داستان كوتاه زويا پيرزاد، انتخاب و چگونگي كاركرد اين عنصر (شخصيت) در آثار او واكاوي و تحليل شده است. همچنين، اين پژوهش بر آن است تا داستان‌هاي اين نويسنده را ازنظر شگرد در پردازش شخصيت‌ها بررسي كند. او براي به‌كار بردن اين مؤلفه‌ها از زبان خاصي استفاده نمي‌كند. درواقع، داستان‌هاي او پرحجم نيستند و موضوعات و زبان، متناسب‌با سبك داستان‌نويسي‌اش انتخاب شده‌اند تا چگونگي تأثير جنسيت نويسنده را بر انتخاب شخصيت‌هاي داستاني واكاوي كند. بررسي‌هاي انجام‌شده نشان مي‌دهد كه موضوع اصلي در همهٔ روايت‌ها به زن و مسائل اين جنس مربوط مي‌شود؛ در مثل همهٔ عصرها، روزمرگي و كارها و وظايف تكراري بيداد مي‌كند. در مجموعه‌داستان دوم، طعم گس خرمالو، زنان تاحدي از سلطهٔ مردان خارج شده و به عرصهٔ اجتماع نيز راه يافته‌اند. اما اين مسئله در يك روز مانده به عيد پاك به شكلي ديگر است. زنانِ اين داستان‌ها ديگر پايبند عقايد خانوادگي و ديني نيستند. در بحث از چگونگي حضور شخصيت‌ها، نويسنده در بعضي از داستان‌ها با راوي يكي مي‌شود؛ البته اين شكل از روايت، قطعي نيست. درواقع، پيرزاد از شخصيت‌پردازي غيرمستقيم بيشتر بهره برده است. او با توصيف صحنه خواننده را وارد داستان مي‌كند؛ سپس، با زبان گيرا و جذاب مخاطب را در بحران‌هاي داستاني قرار مي‌دهد و تا پايان همراه شخصيت‌ها مي‌كشاند.