شماره ركورد كنفرانس :
3227
عنوان مقاله :
نسبت حكايت (به مثابه رسانه) و قدرت در هزار و يك شب بر اساس نظرية بازنمايي
پديدآورندگان :
نظري كاظم دانشگاه صدا و سيما , موسوي پوريا دانشگاه صدا و سيما
كليدواژه :
رسانه , قدرت , حكايت , بازنمايي , شكل دهي
عنوان كنفرانس :
همايش ملي هزار و يك شب و ادبيات ايران و جهان
چكيده فارسي :
اين نوشتار با توجه به اهميت بررسي نسبت ميان رسانه و قدرت، با نظر به آراء پير بورديو - در رابطه مسقيم با موضوع اصلي -، همچنين آراء ميشل فوكو در حوزه روابط قدرت -، دست به تحليل اين رابطه در «هزار و يك شب» زده، در پي پاسخ به اين مسئله است كه: آراء بورديو و فوكو به اتفاق؛ رسانه در دنياي مدرن را ابزاري در اختيار قدرت، جهت دستيابي به اهداف، نيز ساخت جامعه اي عرفي بر اساس چهارچوب هاي خود مي دانند. با در نظر گرفتن اين كه قدرت ها آگاهانه دست به بازنمايي و صورت بندي جامعه توسط رسانه مي زنند، اگر اين ابزار در دست جامعه و شايستگان منفصل از قدرت قرار گيرد و همچون «هزار و يك شب» اين بار قدرت مخاطب رسانه باشد، چه نتيجه اي حاصل خواهد شد؟
پژوهش حاضر از طريق روش كتابخانه اي - تحليلي به بررسي موضوع مذكور پرداخته، در نهايت به اين نتيجه مي رسد: نظر به اين كه دستيابي به قدرت صرفا بر اساس شايستگي شايستگي متناظر بر شخصيت فرد و نه برخورداري از ابزار قدرت و اعمال نفوذ - نبوده و عوامل متعددي را مي طلبد، نيز قدرت ها در ميدان جنگ براي بقاء و گسترش حوزه نفوذ از تمامي ابزار جهت پيروزي استفاده كرده و رسانه بر اساس خواست و اراده آنها عمل مي كند، ممكن است اراده و خواست قدرت در تقابل با جامعه قرار بگيرد. اين در حالي است كه برخورداري شايستگان منفصل از قدرت، از ابزار رسانه مي تواند نزديك ترين حالت بر اساس خواست جامعه را حاصل شود. اين نتيجه حاصل بررسي جايگاه حكايت در «هزار و يك شب»، نيز بررسي جايگاه «شهرزاد» به مثابه راوي، كه مي توان آن را همسنگ با بديهه سرا در ادبيات يونان باستان دانست مي باشد.