كليدواژه :
نيازهاي آموزشي , گندمكاران آبي , نيازسنجي , استان ايلام
چكيده فارسي :
ترويج كشاورزي به عنوان يك نظام آموزش غيررسمي موفقيت خود را مرهون متناسب بودن محتوي و پيامهاي خود از نيازهاي مخاطبان مي باشد كه اين نيازها از دل يك فرايند نظام دار و هدفمند به نام نيازسنجي آموزشي - ترويجي استخراج مي گردد در اين راستا تحقيق حاضر به منظور تعيين و شناخت نيازهاي آموزشي - ترويجي گندمكاران آبي استان ايلام با يك روش تلفيقي كمي و كيفي انجام گرفته است بنحوي كه در مرحله كمي با استفاده از دو آزمون دانشي و مهارتي سطح دانش و مهارت يك نمونه 192 نفري از زارعان 16 روستاي استان در خصوص مراحل توليد گندم آبي سنجيده شد و سپس برمبناي مقايسه وضعيت موجود با وضعيت مطلوب اقدام به تعيين نيازها گرديد. در مرحله كيفي نيز با استفاده از تكنيك گروه متمركز و طي يك بحث گروهي در بين كشاورزان ايوان، دره شهر، هليلان، مهران، دهلران، آبدانان و با حضور يك متخصص زراعت و يك متخصص ترويج نيازها تعيين گرديد. نتايج مرحله كمي نشان داد كه در 28 مرحله از مراحل كاشت گندم آبي دانش فني گندمكاران و در 22 مرحله مهارت فني آنان از نصف كمتر بوده و نياز به آموزش كاملا محسوس مي باشد از مهمترين اين مراحل مي توان به انتخاب نوع غلظت و مزان مناسب سمپاشي براي بيمارهاي گندم ميزان انتخاب و نحوه استفاده از ريزمغذيها استفاده از آزمايش توصيه كودي جهت تعيين نوع و ميزان كود مورد نياز تسطيح و ماله كشي و تعيين غلظت مناسب سم براي مبارزه با آفات گندم اشاره كرد نتايج مرحله كيفي نيز نياز آموزشي گندمكاران به نحوه ديسك زني رعايت نكات ايمني در مواقع سمپاشي انتخاب نوع غلظت و زمان مناسب سم پاشي براي بيماريها و آفات گندم رعايت تناوب زراعي، ريزمغذي ها نوع كود، ميزان و نحوه استفاده آزمايش توصيه كودي روش ضدعفوني بذر انتخاب رقم مناسب، روش وزمان آبياري و مبارزه شيميايي با علفهاي هرز نشان مي دهد.
چكيده لاتين :
Success in agricultural extension as an informal training campaign is indebted to conformity of its content and messages with clientele's needs that are extracted from a systemic and purposeful process called training need assessment. In this context, this research is accomplished with a mixed qualitative and quantitative method for determination and recognition of training needs of irrigated wheat farmers in Ilam province. To this end, the farmers’ skill and knowledge level was measured in quantitative stage by two tests in different stages of irrigated wheat production. The target sample was 192 farmers residing in 16 villages. Then, the needs determined according to comparison of status quo with desirable status. In qualitative stage also the need assessed by focusing on group discussion technique within Ivan, Darehshahr, Helilan, Mehran, Dehloran, and Abdanan farmer communities and with presence of one agronomist and an extension expert. The quantitative results indicate that farmers’ technical knowledge and skills in irrigated wheat planting are very low. The premier of this stage can be mentioned to selection of suitable kind, concentration and proper timing for poison dispersion, the selection and using methodologies of microelements application, use of fertilizer recommendation for determining kind and measure of needed fertilizers, and leveling practices. The qualitative results equally indicate that wheat farmers' training needs were regarding the way of disk-plough, consideration of cautionary measures and prompt timing in pesticides application, selection of suitable kind, concentration for wheat pests and diseases, consideration of farming rotation, microelements(kind, extent and using way) addition , fertilizer recommendation experiment, seed disinfection, selection of suitable seed varieties, irrigation method and timing, and chemical treatment of weeds.
