چالش هاي چابكي و طبقه‌بندي شركت ها در چهار برهه زماني با روش ماتريس تاپسيس

چابكي در توليد محصولات، موضوعي است كه قدرت رقابت در بازار، كسب سهم بيشتر از بازار و حتي تداوم فعاليت شركت را تحت تأثير قرار مي دهد. هدف اصلي پژوهش حاضر شناسايي چالش ها و رتبه‌بندي و تفكيك شركت هاي قطعه‌سازي وابسته به صنعت خودرو در استان البرز (قطب اصلي خودروسازي در ايران) ازلحاظ توليد چابك در 4 برهه زماني است. اين 4 برهه زماني به ترتيب شامل شركت هاي توليدكننده سنتي، در حال گذار از روش سنتي، در حال گذار به روش چابك و توليدكننده چابك است. جامعه آماري پژوهش حاضر مديران شركت هاي قطعه‌سازي وابسته به صنعت خودرو در استان البرز در سال 1396 است. روش جمع آوري داده ها پيمايشي است كه تعداد 120 پرسشنامه قابل‌قبول جمع آوري شده است. براي رتبه بندي و تفكيك شركت ها نيز از ماتريس تصميم گيري به روش تاپسيس استفاده شد. در اين پژوهش از 9 مؤلفه براي ارزيابي وضعيت چابكي شركت ها استفاده شد. نتايج بررسي ها نشان مي دهد دو مورد از مهم‌ترين عللي كه پياده‌سازي سيستم توليد چابك را با مشكل مواجه مي كند اولاً، عدم وجود نگرشي تأكيدي به‌عكس العمل سريع و منعطف در مقابل تغييرات بازار و ثانياً، عدم توانائي در ارائه فوري محصولات جديد به بازار است. علاوه بر اين، نتايج پژوهش نشان داد 3/ 18 درصد شركت هاي موردبررسي به روش سنتي، 5/ 57 درصد آن‌ها در حال گذار از روش سنتي، 7/ 21 درصد آن‌ها در حال گذار به توليد چابك و تنها 5 /2 درصد آن‌ها به روش چابك توليد مي كنند.