شماره ركورد كنفرانس :
3687
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي، دولت هاي ايراني از صفويه تا پهلوي با دولت مدرن در مغرب زمين
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative Study of Iranian States from Safavie up to Pahlavie and Western Modern State
پديدآورندگان :
موسوي نيا سيدرضا seyedreza_mousavi54@yahoo.com دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
دولت ايراني , دولت مدرن , صفويه , قاجار , پهلوي
عنوان كنفرانس :
همايش ملي بررسي نظري و عملي روابط دولت و ملت در ايران: گذشته، حال، آينده
چكيده فارسي :
دولت نهادي است كه داراي سرزميني مشخص بوده، انحصار زور و اجبار را در دست دارد و مشروعيت اعمال زور را نيز از طرف جامعه(مردم) به دست آورده است. نگاهي تاريخي به شيوه تكوين دولتهاي مستقر در ايران از صفويه تا انقلاب اسلامي نشان ميدهد كه عنصر سوم يعني مشروعيت اعمال زور و خشونت ميان دولت هاي ايراني اغلب وجود نداشته است و قدرت سياسي همواره در انحصار ايل يا گروهي بوده كه شمشيرش بر شمشير ساير مدعيان قدرت غلبه پيدا ميكرده است. در مقايسه با شيوه تكوين دولت در غرب، اساسأ نيروي اجتماعي به مفهوم طبقه اجتماعي هيچ گاه در ايران وجود نداشته كه بخواهد طي قراردادي اجتماعي بخشي از اختيارات خود را به نهاد دولت واگذار كند و طي آن امنيت و برخي از خدمات رفاهي دريافت كند. قاعده مشروعيت دولت در ايران الحّقُ لِمن غّلّب بوده است. آنچنان كه در مورد ايلات صفويه، افشار، زند و قاجار اين قاعده وجود داشته است. حكومت پهلوي نيز كه ايجاد كننده مظاهري از دولت مدرن بود، در فضاي تزلزل حاكميتي قاجار و هرج و مرج ايران پس از جنگ جهاني اول و با حمايت بخشي از بدنه وزارت جنگ بريتانيا روي كار آمد. بنابراين تا پيش از انقلاب اسلامي توده هاي مردمي هيچگونه نقش و سهمي در ايجاد دولت نداشتند و لاجرم تسليم محض هر گروهي بودند كه ميتوانست با اتكاء به زور، قدرت سياسي را در دست بگيرد. اين رويه در تشكيل دولت ايراني موجب ساختارِ استبدادي دولت ميشد. اين مقاله قصد دارد با روشي تطبيقي و از منظري آسيب شناسانه، شكل گيري دولت هاي ايراني از صفويه تا سقوط پهلوي را با تكوين دولت مدرن در مغرب زمين مقايسه كند.