فعاليتهايي ساده براي اموزش مفاهيمي اساسي در كسر

كسراز جمله مفاهيم رياضي مي باشند كه كاربردشان در زندگي بسيار است. همچنين پيشنياز توسعه مفاهيمي مانند نسبت و تناسب،اعداد اعشاري، اعداد مخلوط، درصد و غيره مي باشد. برطبق مدل تئوري نيكولا و پنتازي سه عامل استدلال استقرايي، تعاريف و توضيحات رياضي و ارائه ي برهان و توجيه، اثبات و استدلال غير رسمي در دوره ي ابتدايي مي باشند كه در درك كسرها موثرند. در پژوهش حاضر نشان مي دهيم كه چگونه با شروع از يك فعاليت ساده و بكارگيري اين سه عامل، مي توان به مفاهيم عميقتري در جمع و تفريق كسرها، مخرج مشترك گيري، كسرهاي معادل و . دست يافت. چگونگي شكل گيري اثباتهاي غير رسمي و سوالات هدايت كننده ي اين فعاليت در جهت رسيدن به مفاهيم واهداف ذكر شده، بيان مي گردد. به كمك اين سوالات هدايت كننده، مي توان فرايند يادگيري در دانش اموز را هدايت نمود. سوالاتي كه مي تواند يادگيرنده را از مسير مورد نظر منحرف نمايد، نيز مورد بررسي قرار گرفته است . نتايج اوليه ي اين پژوهش در چندين كلاس درس متفاوت به ضورت عمومي و برروي چندين دانش اموز به صورت اختصاصي پياده شد. در هر مرحله سوالات هدايت كننده و منحرف كننده مورد بازبيني قرار گرفته اند. به عنوان مثال 5 در مرحله ي اول، جهت هاي تا زدن و برش زدن شكل / 5 و 4 / مشاهدات نشان مي دهد براي جمع و تفريق دو كسر 2 واحد، بايد توسط معلم مشخص گردد تا بتواند يادگيرنده را به مفهوم نوار يا بلوك مشترك براي محاسبه برساند