بررسي تاثيرنگرش كارآفرينانه بر توليد دانش با نقش تعديل‌كننده ظرفيت جذب در موسسات آموزش عالي

هدف از اين پژوهش، تعيين تاثير نگرش كارآفرينانه بر توليد دانش با نقش تعديل‌كننده ظرفيت جذب در موسسات آموزش عالي مي‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف جزء تحقيقات كاربردي و از نظر روش از نوع توصيفي- همبستگي است. جامعه آماري تحقيق شامل كليه اساتيد موسسات آموزش عالي استان آذربايجان شرقي به تعداد 1889 مي باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران 319 نفر محاسبه گرديد و از روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي براي انتخاب نمونه مورد نظر استفاده شد. جهت جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي كارآفريني سازماني قيب ، ظرفيت جذب جوارسكي و كولي و پرسشنامه محقق ساخته براي سنجش عملكرد توليد دانش اساتيد استفاده گرديد. همچنين در اين پژوهش براي آزمون فرضيه‌هاي تحقيق از روش معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار AMOS بهره گرفته شد. نتايج تحليل داده ها حاكي از آن است كه نگرش كارآفرينانه بر توليد دانش تاثير مثبت و معني‌داري دارد و ظرفيت جذب، تاثير نگرش كار آفرينانه بر توليد دانش را تعديل مي كند. همچنين، از ميان مولفه هاي نگرش كارآفرينانه، مهارت كارآفرينانه، همدلي كارآفرينانه و شايستگي كارآفرينانه بر توليد دانش تاثير مثبت و معني‌داري دارد. مولفه مديريت روابط كارآفرينانه برتوليد دانش تاثير معني داري ندارد. به علاوه، از ميان مولفه هاي ظرفيت جذب دانش، تغيير شكل و كسب دانش تاثير نگرش كار آفرينانه بر توليد دانش را تعديل مي كند در حالي كه مولفه هاي استفاده و درك گرش كار آفرينانه بر توليد دانش را تعديل نمي‌كند.