تاثير ساختاربخشي شركت‌ها در قالب هلدينگ و ضرورت تدوين استراتژي هماهنگ در آنها

امروزه برخلاف روش هاي سنتي گذشته بسياري از سازمان ها و بنگاه هاي اقتصادي به منظور باقي ماندن در محيط رقابت جهاني، بر اين امر واقف اند كه همه منابع و امكانات مورد نيازشان را نمي توانند از يك مكان تهيه نمايند چون ممكن است بخشي دسترسي ارزان به منابع و مواد اوليه را داشته باشد و بخش ديگر نيروي انساني ارزان را در اختيار داشته باشد. از اين رو تشكيل شركتهاي هلدينگ اين امكان را فراهم مي آورد كه شركتها با استفاده از امكانات مناطق مختلف فعاليتهاي شركت خود را گسترش داده و با استفاده از مديريتي واحد انسجام لازم را بر فعاليتهاي خود حاكم نمايند. هلدينگ با برقراري مديريت استراتژيك ميان شركتهاي زيرمجموعه خود هم افزايي ايجاد مي كند. مسلما نتيجه اين امر توليد كالاي با كيفيت بالاتر و بهاي تمام شده مناسب تر خواهد بود كه رضايتمندي مشتري را به همراه خواهد داشت. اين پژوهش از لحاظ روش توصيفي - تحليلي بوده و از منابع اطلاعاتي مختلف به منظور تبيين مساله پژوهش استفاده شده است. نتيجه بررسي حاكي از آن است كه با پيچيده تر شدن روابط و شبكه هاي ارتباطات و نيازهاي گوناگون مصرف كنندگان و تمايل آنها به خريد كالاي با كيفيت و البته با قيمتي مناسب، تشكيل شركتهاي هلدينگ را براي همه كشورها به يك ضرورت تبديل كرده است و كشور ما نيز از اين قاعده مستنثي نيست و بكارگيري فرايندها و استراتژي هاي هلدينگ مي تواند به عنوان يك راهنما در راستاي كارائي بنگاهها عمل نمايد.