رابطه بين تفكر استراتژيك و هوشمندي سازماني با عملكرد شركت‏هاي دانش ‏بنيان

امروزه سازمان ها براي ارائه سطحي از عملكرد مورد انتظار مي بايست تفكر استراتژيك مديريتي خود را تقويت نموده و در نهايت به سمت هوشمندي سازماني حركت نمايند تا از اين طريق چابكي مورد نظر خود را كسب كنند. هدف اصلي اين تحقيق تبيين رابطه بين تفكر استراتژيك و هوشمندي سازماني با عملكرد شركت هاي دانش بنيان مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق را كليه مديران و كارشناسان شركت هاي دانش بنيان استان تهران تشكيل مي دهند. تعداد اين افراد850 نفر مي باشد كه طبق فرمول كوكران حجم نمونه 256 نفر تعيين شده است. به منظور سنجش متغيرهاي تحقيق از ابزار پرسشنامه استفاده گرديد. روايي اين پرسشنامه از طريق روايي محتوي و پايايي آن از طريق ضريب آلفاي كرونباخ مورد تاييد قرار گرفت. به منظور بررسي ارتباط بين متغير هاي تحقيق از روش همبستگي استفاده شده است. نتايج اين بررسي ها نشان داده است كه ارتباط معني داري بين تفكر استراتژيك و عملكرد و هوشمندي سازماني وجود دارد. همچنين ارتباط بين هوشمندي سازماني و عملكرد نيز تاييد شده است.