شناسايي عوامل كالبدي در مدارس ابتدايي

چند صباحي است كه مسئله تحقيق و پژوهش به عنوان زيربناي توسعه اجتماعي و اقتصادي مورد تو.جه همگان واقع شده است و جمله اهل نظر در هر فرصتي توجه و اهتمام بيشترنسبت به اين موضوع را خاطر نشان كرده اند. اين اظهارات امر تحقيق را صرفا به آموزش عالي كشور مربوط مي سازند ، غافل از آنكه جهت گيري كلي آموزش و پرورش ابتداييدر اكثر كشورها از همان سالهاي نخست عليه تقويت روحيه تحقيق و كنكاش بوده و به شكل مقتدرانهاي ذهن كنجكاو و روح كاوشگر كودك را از بين مي برد. مجموعه نظام آموزش ابتدايي نه درراستاي محقق نمودن كودك، بلكه مكلف به با اطلاع نمودن او از ماحصل تحقيقات ديگران است. اين امر بيشتر از آنكه از برنامه آموزشي ناشي شود به محيط كالبدي آموزش در مدارس فعلي باز مي گردد. با توجه به تلاش هاي شايان نوجهي كه در جهت ارتقا كيفيت برنامه آموزشي مدارس كشور صورت گرفته است مي توان گفت كه اين برنامه از نظر غناي كيفي قابل قياس با برنامه پيشرفته ترين كشورها در اين زمينه است اما مقوله اي كه در تمامي اين سالها و بلكه از ابتداي قرن جاري مورد بي توجهي قرار گرفته است ، كيفيت كالبدي محيط آموزشي است . با توجه به آنچه گفته شد در اين پژوهش به شناسايي عوامل كالبدي مدارسابتدايي پرداختيم . براي اين منظور از روش اسنادي كتابخانه اياستفاده شده است و اين نتيجه بدست آمده است كهكالبد مدرسه داراي متغيرهايي از قبيل: تناسب و مقياس، مبلمان، فضاي سبز، رنگ، نور و ... ميباشد.