تحليل اثرات مشاركت تحولي بر هوشمند سازي شهر ها (با تاكيد بر محيط زيست شهري)و ارزيابي پارامترهاي موثر به كمك تكنيك دلفي كلاسيك؛ مطالعه ي موردي شهر مشهد

مديريت‌هاي شهري يكي از اثرگذارترين عناصر در ساماندهي و برنامه ريزي شهرها محسوب مي‌گردد كه نقش بسيار مهمي در اداره امور شهرها دارند. بديهي است زماني اين ساختار مديريتي قادر است كه به وظايف خود به خوبي عمل كند كه مناسب و مطلوب طراحي شده باشد و بر پايه توجه به رضايت شهروندان عمل نمايد كه با رويكرد مشاركتي در مديريت محقق ميشود. اين پژوهش قصد دارد تا با مطالعه ي كتابخانه اي شهر هاي هوشمند جهان و نتايج حاصل از نظام استاندارد هاي جهاني، پارامتر هاي نيل به شهر هوشمند را با كمك استراتژي مشاركت تحولي استخراج نمايد. اين تحقيق براي تحليل زير استراتژي هاي اساسي نيل به شهر هوشمند (با تاكيد بر مشاركت تحولي) تكنيك دلفي كلاسيك را بكار برده است. پارامترهاي مورد توجه در اين بررسي شامل اولويت هاي شهروندان (تعيين اولويتهاي خدمات مديريت شهري توسط شهروندان)، تصميمات شهروندان، نظارت شهروندان (نظارت مردم بر عملكرد شهرداري)، جمع سپاري خدمات و سودآوري شهروندان، عدالت در خدمت رساني، صرفه و صلاح، اعتماد شهروندان و امنيت شهروندان است. بنا به نتايج اين مطالعه A2، A4 و A8(تصميمات شهروندان، جمع سپاري خدمات و سودآوري شهروندان و امنيت شهروندان) داراي اهميت بالاتري بوده و بايد در راس اولويت هاي برنامه ريزي شهري در جهت هوشمند سازي به كمك مشاركت تحولي شهروندان قرار گيرد.