شماره ركورد كنفرانس :
3743
عنوان مقاله :
واكاوي پيشگيري از خشونت از منظر آموزه هاي اسلامي
پديدآورندگان :
وطن خواه حميد hamidsalar@chmail.ir پژوهشگر ارشد مركز مطالعات راهبردي ناجا، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم انتظامي امين، گروه پيشگيري انتظامي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
16
كليدواژه :
خشونت , آموزه هاي اسلامي , پيشگيري
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي پيشگيري از خشونت، چالش ها و راهكارها
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
وجود تفاوت در ديدگاهها و رفتار انسانها امري طبيعي و ضروري براي نظام هستي است كه از ذات آفرينش و نظام هستي نشأت ميگيرد. اين وضعيت به انسانها مي آموزد كه درصدد تحميل عقيده و رفتار و اعمال نفوذ به ديگران براي اثبات نظرات و عقايد خود بر نيايند و از تفاوتها و اختلافات طبيعي موجود، براي ارتقاء و پيشبرد اهداف والاي انساني استفاده كنند، يعني انسانها بايستي ضمن مطلوب و لازم تصور كردن اختلاف نظرات و عقايد، با مخالفان و منتقدان خود براساس اصل تسامح و مدارا برخورد كرده و با هر كدام از افراد به ميزان آگاهي و شناخت آنها از مسائل برخورد نمايند. قرآن كريم با پذيرش اختلافات موجود در زمينه مسائل جهان بيني و رفتارشناسي بين انسانها ، مدارا كردن با نظرات و رفتارهاي ديگران را نشات گرفته از حكمت خداوندي و در راستاي ارج نهادن به آن دانسته است. مدارا و تسامح با كساني كه ديدگاههاي مغاير و مخالفي دارند، امري ضروري براي ادامه حيات بشري است كه اين مهم در قرآن هم مورد تاكيد قرار گرفته و پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين هم با بيان و عمل خود آن را تاييد نموده و از ارائه تفاسير متضاد در اين زمينه جلوگيري نموده اند. موضوعي كه در اين پژوهش به آن پرداخته مي شود، بررسي تعريف و مصاديق خشونت از منظر آموزه هاي ديني و اسلامي و نسبت آن با قاعده مدارا و تسامح است. براي خشونت تعاريف مختلفي ارائه شده است، از جمله اينكه خشونت به هرگونه تهاجم فيزيكي يا غيرفيزيكيِ عمدي عليه انسان ها (يا ساير جانداران) كه با انگيزه آسيب، رنج و يا لطمه زدن به آنها همراه باشد گفته مي شود و هدف از اعمال خشونت، اجبار و وادار كردن افراد به اطاعت از امري بر خلاف ميل و خواسته قلبي آنان است، اما در برخي موارد هم، ارضاي نيازهاي غيرطبيعي و بيمارگونه اعمال كنندگان خشونت، مي تواند هدف اصلي خشونت گران باشد. تهاجم عليه حقوق، آزادي، اعتبار و حيثيت افراد به هر وسيله اي كه باشد، نمي توان آن را تهاجم فيزيكي ناميد، هرچند اطلاق خشونت به اين امور غيرقابل ترديد است. مسئله اي كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار مي گيرد،آنست كه برخي بين اعمال خشونت و اجراي مجازاتهاي قانوني تفكيكي قائل نمي شوند و به طور كلي اعمال هرگونه خشونت را نفي مي كنند، در حاليكه در مقام عمل، اينگونه تعريف از خشونت نمي تواند جنبه كاربردي پيدا كند و اجراي مجازاتهاي قاطع اسلامي براي افراد منافق و فاسق در عهد پيامبر «ص» و اميرالمومنين «ع» نشان دهنده صحت همين موضوع است. سوالات پژوهش: 1- خشونت از منظر آموزه هاي اسلامي چگونه تعريف مي شود و آيا در آموزه هاي اسلامي، به طور كلي خشونت نفي شده است؟ 2- براي پيشگيري از اعمال خشونت هاي غيرمجاز، در آموزه هاي دين اسلام چه مطالبي بيان شده است؟ فرضيه هاي پژوهش: 1- خشونت از منظر آموزه هاي اسلامي، اعمال زور و اجبار براي وادار كردن افراد به اطاعت، از طرق غيرقانوني و برخلاف سنن و مقررات اسلامي است. اعمال خشونت بصورت كامل در اسلام نفي نشده و در موارد معدودي مثل جنگ و يا اجراي مجازاتهاي اسلامي (كه منطقا چاره اي جز اعمال زور و اجبار وجود ندارد) تجويز شده است. 2- عليرغم اينكه معاندين، اسلام را دين خشونت معرفي مي كنند، اما در موارد متعددي رحمانيت دين اسلام مورد تاكيد قرآن و رهبران دين اسلام قرار گرفته و به پرهيز از اعمال خشونت غيرمجاز و رعايت قاعده تسامح و مدارا عمل شده است. طبيعي است نفي خشونت به صورت كامل در هيچ منطقي پذيرفته نيست، به عنوان مثال در زمان جنگ، عليرغم منفور بودن خشونت از ديدگاه عمومي، امكان مدارا با دشمن وجود ندارد. اما از سوي ديگر، مواردي كه اعمال خشونت در آنها جنبه منطقي و عقلاني دارد، بسيار محدود و مستثني است و منحصر به مواردي نظير جنگ و يا اعمال مجازاتهاي قانوني مي شود كه چاره ديگري براي آنها وجود ندارد. لذا به طور كلي اعمال خشونت، جز در مواردي كه براي آن تشريع الهي صورت گرفته از منظر دين اسلام مردود بوده و براي خشونت گران، به دليل تضييع حقوق ديگران مجازات متناسب در نظر گرفته مي شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت