بهبود توان تفكيك مكاني باندهاي حرارتي ماهواره لندست 8 به كمك باندهاي مرئي

علیرغم اهمیت باندهای حرارتی در كاربردهای مختلف و به خصوص محاسبه دمای سطح، آن‌ها رزولوشن مكانی پایینی داشته و تشخیص عوارض در آن‌ها با ابهام همراه است. هدف این مقاله بهبود توان تفكیك مكانی باندهای حرارتی است. یكی از روش های موثر برای بهبود كیفیت تصاویر با رزولوشن پایین ادغام این نوع باندها با باندهایی با توان تفكیك مكانی بالاتر است. ما در این مقاله اقدام به تلفیق باندهای حرارتی و مرئی می‌نماییم. به دلیل اهمیت آنالیزهای چند ریزه‌ساز همانند موجك، لاپلاسین پیرامید، كانتورلت، كرولت و . . . در تلفیق تصاویر در سطح پیكسل، ما برخی از این روش‌ها را برگزیده و نتایج آن‌ها را با هم مقایسه می‌نماییم. از تبدیل كانتورلت به دلیل دارا بودن مزیت‌هایی نظیر خاصیت ناهمسانگرد توابع پایه، تشخیص جهت‌های مختلف و انحناهای هموار بهره برده و به دلیل وجود نمونه برداری در مراحل این تبدیل و امكان نشت فركانسی و ایجاد مصنوعات، از انواع دیگر آن به نام های كانتورلت بدون كاهش بعد و كانتورلت با محلی‌سازی فركانس های شارپ نیز استفاده كرده و نتایج را با تبدیل های موجك گسسته و موجك ایستا مقایسه می نماییم. پس از بررسی نتایج ادغام به كمك پارامترهای ارزیابی طیفی و مكانی نظیر CC، RMSE، HPCC، SNR و . . . مشاهده خواهیم كرد كه باند ادغام شده‌ توسط روش‌های موجك ایستا و كانتورلت با محلی سازی فركانس‌های شارپ در حالی‌كه جزئیات بصری و مكانی باند حرارتی را بهبود داده اند، ماهیت حرارتی آن را نیز در حد خوبی حفظ كرده‌اند. به عنوان مثال جذر میانگین مربعات خطای محاسبه شده میان دمای تابشی باند حرارتی و ادغام شده در حدود 1 كلوین بوده و این بیانگر این است كه با وجود فقدان پوشش طیفی میان باندهای مرئی و حرارتی به نتایج موفقیت‌آمیزی دست یافته‌ایم.