ارائه يك معيار تركيبي جديد براي مسيريابي فرصت طلبانه در راستاي بهبود كيفيت سرويس در شبكههاي خودرويي

به علت ويژگيهاي خاص شبكههاي بين خودرويي، تحويل كارآمد و مطمن بسته در اين گونه شبكهها چالش انگيز است. مسيريابي فرصتطلبانه با استفاده از طبيعت پخش همگاني نسبت به مسيريابيهاي سنتي در تحويل بسته موثرتر عمل ميكند و موجب افزايش قابليت اطمينان در ارسال بستهها ميگردد. طراحي معيار در مسيريابي فرصت طلبانه مناسب و مقتضي با ويژگيهاي خاص شبكههاي بين خودرويي جهت افزايش كارايي مسيريابي بسيار حائز اهميت است زيرا علاوه بر انتخاب مجموعه داوطلب يا CRS موثرتر، باعث افزايش كيفيت سرويس با انتخاب گره بازپخش ميشود. با توجه به حركت سريع وسايل نقليه، تغييرات مكرر توپولوژي و وجود پيامهاي راهنما دورهاي، در اين مقاله به طراحي يك معيار تركيبي از سه پارامتر كيفيت لينك، پيشروي بسته و چگالي گره پرداختهايم. هر يك از اين سه پارامتر سعي بر بهبود نرخ تحويل بسته، كاهش تاخير انتها به انتها و كاهش تصادم به ترتيب دارد كه در مجموع باعث افزايش كارايي پروتكل مسيريابي فرصت طلبانه ميگردد. معيار QAD در مقايسه با معيارهاي بكارگرفته شده در پروتكلهاي مسيريابيهاي فرصت طلبانه EXOR و LSGO بهبود كارايي شبكه را در ترمهاي نسبت تحويل بسته، تاخير انتهابهانتها و توان عملياتي نشان ميدهد.