رابطه بين سرمايه‌هاي اجتماعي و سلامت رواني متأثر از نقش پايدار و سالم زنان در سلامت خانواده و آينده و پيشرفت جامعه بشري

امروزه سلامت اجتماعي در كنار سلامت جسمي و رواني اهميت زيادي يافته است به گونه اي كه سلامتي تنها عاري بودن از بيماري تلقي نمي شود، بلكه چگونگي عملكرد انسان در روابط اجتماعي و چگونگي تفكر وي از اجتماع نيز به عنوان معيارهاي مهم سلامت قلمداد مي شود. هنگامي فرد از سلامت اجتماعي برخوردار است كه بتواند فعاليت ها و نقش هاي اجتماعي خود را به درستي انجام داده و احساس رضايت مندي كند. شكوفايي اجتماعي از ابعاد سلامت اجتماعي است كه شامل ارزيابي فرد ازتوان بالقوه پيشرفت جامعه مي شود. افراد سالم تر درباره آينده جامعه خود اميدوار هستند همانند خودمختاري، شكوفايي اجتماعي حسي است كه جامعه بر سرنوشت خود كنترل دارد. سلامت اجتماعي زنان متاثر از احساس امنيت آنان درجامعه مي باشدو به نظر مي رسد نظارت اجتماعي نقش بسيار تعيين كننده اي بر سلامت اجتماعي زنان داشته باشد، درنتيجه تقويت و توسعه شاخص هاي سلامت اجتماعي در هر جامعه اي، كاهش بار بيماري هاي اجتماعي را به دنبال خود خواهد داشت، و ساختارها و منابع اجتماعي، فرصت ها و توانايي هاي افراد درهنگام مواجه با چالش هاي زندگي اجتماعي را تحت تأثير قرار مي دهند. از آنجا كه فرد سالم از نظر اجتماعي زماني عملكرد خوبي داردكه اجتماع را به صورت يك مجموعه ي معنادار، قابل فهم و داراي نيروهاي بالقوه براي رشد و شكوفايي بداند، احساس كند كه متعلق به گروه هاي اجتماعي است و خود را در اجتماع و خانواده و پيشرفت آن شريك بداند.