شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
جايگاه عناصر داستاني در خاطرهنوشتۀ «پايي كه جا ماند»
پديدآورندگان :
سالميان غلامرضا reza_salemian@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه رازي كرمانشاه , بيگزاده خليل reza_salemian@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه رازي كرمانشاه , اسدي زينب دانشگاه رازي كرمانشاه
كليدواژه :
عناصر داستان , خاطرهنويسي , ادبيّات دفاع مقدّس , كتاب پايي كه جا ماند
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
اجزاي بنيادين تشكيل دهندۀ داستان را عناصر داستان مي نامند. در مورد تعداد و تركيب عناصر داستان اتّفاق نظر وجود ندارد؛ امّا با تعمّق در آراي صاحب نظران مي توان اين موارد را جزو عناصر داستان دانست: شخصيّت، پيرنگ، درونمايه، كنش، سبك و... . به طور طبيعي شايد اينگونه انتظار برود كه عناصر داستان را بايد در داستان جست و در خاطرهنوشتهها جايگاهي براي اين عناصر يافت نميشود؛ امّا در پژوهش حاضر برآنيم اين ويژگي ها را در خاطرات بجوييم. بدينمنظور يكي از خاطرهنوشتههاي موفّق دفاع مقدّس، يعني پايي كه جا ماند را انتخاب و آن را از نظر ويژگي هاي عناصر داستان بررسي و تحليل كرديم. پايي كه جا ماندكتابي در قالب خاطرات است كه به شكل روايت خاطرات شخصيّتي را كه در شانزده سالگي راهي جبهه هاي نبرد حقّ عليه باطل مي شود و به اسارت دشمنان در مي آيد بازگو ميكند.
نتايج پژوهش نشان داد كه نويسندۀ كتاب، از بسياري از عناصر داستان جهت پردازش بهيۀ اثر به خوبي ـ كه در موضوع جنگ و اسارت نوشته شده ـ بهرهمند شده است. وي از توصيف جزء به جزء بهره گرفته و داستان را در قالب زاويۀ ديد اوّل شخص گفته است. شخصيّت اصلي، خود راوي است كه بسيار موفّق پردازش شده است. درونماية اثر نشان دادن ظلم و ستم هاي رژيم بعثي عراق است. گفت و گوي متن خستگي و ملال را از خواننده گرفته و بر گيرايي داستان افزوده است. ساير عناصر نيز به نحوي در روند داستان تأثير مطلوب داشته-اند.