شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي ويژگيهاي رئاليسم سوسياليستي (واقعگرايي اجتماعي) در دو داستان «اينجهمِمِد» نوشتة ياشار كمال و «كليدر» اثر محمود دولتآبادي
پديدآورندگان :
اسديان مريم maryam4.asadian@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي- دانشگاه رازي كرمانشاه , حيدري آبكنار غزاله دانشگاه سمنان
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , رئاليسم سوسياليستي , ياشار كمال , محمود دولتآبادي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
ادبيات تطبيقي، بيش از هر نوع ادبي ديگر، نقاط وحدت انديشة بشري را روشن ميسازد و به بررسي تلاقي ادبيات در زبانهاي مختلف و روابط پيچيدة آن در گذشته و حال و روابط تاريخي آن از حيث تأثير در حوزههاي هنر، مكـاتب ادبي، جريانهاي فكـري، موضوعها، افـراد، و... مـيپردازد. از اين رو، بررسيهاي تطبيقي ميان دو اثر از دو فرهنگ و دو زبان گونهگون، ميتواند راهگشاي بسياري از تأثير و تأثرها و شباهتها و تفاوتهاي ميان آن دو اثر باشد.
رمان «اينجهمِمِد» (1955- 1987)- شناختهترين رمان بعد از جنگ جهاني دوم - نوشتة ياشار كمال نويسندة اهل تركيه، از جمله رمانهاي حماسي است كه با آميزهاي از اسطوره و واقعيت، گوشههايي از تلاش مردمي روستايي را نشان ميدهد كه براي دفاع از حيثيت فردي و طبقاتي خود در قبال ستم زمينداران و غاصبان اراضي و راهزنان محلي پشتيبان آنان، به مبارزه برخاستهاند. برخي منتقدان بر اين باورند كه محمود دولتآبادي - نويسندة نامدار ايراني- بخشهايي از رمان مشهور «كليدر» (1357- 1363) را به تمامي و برخي رخدادها و شخصيتهايي را كه ناظر به بخش روستايي و مناسبات ارضي در ايران آن روزگار است، تحت تأثير مضامين رمان «اينجهمِمِد» نوشته و الگوسازي كرده است؛ اما تاكنون به بررسي مفصل اين تأثيرپذيري پرداخته نشده است.
از اين رو در اين مقاله با توجه به قواعد ادبيات تطبيقي - بهويژه مكتب فرانسوي- و با توجه به اين كه ايران و تركيه در دورهاي كه اين دو رمان نوشته شده تحت تأثير سوسياليسم چپ بودهاند، به بررسي تأثيرهاي مستقيم و غيرمستقيم رمان «كليدر» محمود دولتآبادي از رمان «اينجهمِمِد» ياشار كمال، از منظر ويژگيهاي رئاليسم سوسياليستي (واقعگرايي اجتماعي) در هر دو اثر خواهيم پرداخت.